بهترین اندیکاتور

سایه کندل چیست

شمایی از الگوی کندل اینگالف

شکست قیمت چیست و چطور می شود آن را ترید کرد؟

معامله کردن در بازار 24 ساعته و بین المللی فارکس، پر از هیجان و تجربه های جدید است. همانطور که مطلع هستید، فارکس بزرگترین بازار مالی حال حاضر در جهان است. حجم معاملات در این مارکت، روزانه بالای 7 تریلیون دلار است.

این نشان دهنده نقدینگی بسیار بالای این بازار است. شما در این مارکت دارایی های متفاوتی مثل: ارزهای بین المللی، سهام ها، کالاها، ارزهای دیجیتال و اوراق قرضه را می توانید ترید کنید.

بسته به اینکه چه نوع تریدری هستید، استراتژی شما فرق می کند. برخی ها معامله گران روزانه هستند. این یعنی معاملاتشان را امروز باز می کنند و همین امروز هم پوزیشن شان را می بندند. برخی اما، تریدرهای میان مدت و بعضی دیگر بلند مدت هستند.

فرقی نمی کند چه نوع تریدری باشید، موضوعی که در این مقاله قصد داریم برای شما توضیح دهیم، شامل تمام انواع تریدرها می شود. بله درست حدس زدید؛ ترید کردن در شکست قیمت. برخی به این مسئله، استراتژی هم می گویند؛ استراتژی ترید قیمت در شکست ها.

اگر این مقاله را با ما تا انتها دنبال کنید، به شما قول می دهیم تمام فاکتورهایی که می توانند شما را به سودهای معقول برسانند را، یاد خواهید گرفت. نکاتی که قرار است با هم در این مقاله از سری مقالات ارزشمند وبسایت دنیای ترید یاد بگیریم، به شرح زیر است:

شکست قیمت چیست؟ چرا باید شکست های قیمت را ترید کرد؟ شکست ها کجا ظاهر می شوند، نحوه تشخیص شکست ها، مشخص کردن نواحی روانشناسی بازار، تشخیص شکست واقعی از شکست فیک، قوانین طلایی تایید شکست ها، اندیکاتور مناسب شکست قیمت، استراتژی ترید شکست قیمت و نتیجه گیری.

شکست قیمت یا Break out چیست؟

زمانی که قیمت یک دارایی مثل یک جفت ارز، به بالا یا پایین یک سطح مهم روانشناسی یا حمایت-مقاومت نفوذ می کند و آن را می شکند، می گوییم یک شکست قیمتی شکل گرفته است. اگر به رفتار قیمت در چارت ها با دقت نگاه کنید، متوجه می شوید که قیمت ها تمایل دارند وارد سطوح و مناطق خاصی شوند.

زمانی که قیمت یک دارایی به سطحی برخورد کرده و بر می گردد، ما از این سرنخ به این تئوری می رسیم که قیمت به یک سطح مهم برخورد کرده و از لحاظ تکنیکالی، برای این سطح ارزش والایی برخورداریم و آن را گرامی می داریم.

حال نکته مهم این جا است که وقتی قیمت دوباره به این سطح نزدیک می شود، باید به شدت مراقب واکنش و رفتار قیمت پس از برخورد دوباره باشیم. دلیل این مسئله این است که ما منتظر شکست این سطح یا بازگشت مجدد قیمت هستیم. البته در چنین مواقعی، امکان رنج زدن هم می رود.

گاهی اوقات می بینیم که قیمت چندین بار به یک سطح مهم برخورد می کند. این مسئله، نشان از اهمیت و قدرت سطح موجود دارد. به عبارتی دیگر، بازار برای این سطح ارزش بسیار بالایی قائل است.

ولی قیمت بالاخره پس از چندبار برخورد، این سطح مهم را خواهد شکست. این جا، همان جایی است که ما باید سریعا ورود کرده و از استراتژی مخصوص شکست که کمی جلوتر درباره آن بیشتر توضیح خواهیم داد، استفاده کنیم.

چرا باید شکست های قیمت را ترید کرد؟

پاسخ به این سوال بسیار ساده است. اجازه دهید سوال ساده تری از شما بپرسیم؟ شما به چه دلیل در بازارهای مالی سرمایه گذاری می کنید؟ شاید بگویید برای اینکه سود کنم. بله، پاسخ شما درست است.

حال، به همان دلیل که شما برای سود کردن به بازارهای مالی ورود کرده اید، به همین دلیل ساده هم باید شکست های قیمت را ترید کنید. ترید کردن در شکست های قیمتی، فرصت بسیار عالی برای کسب سودهای بی نظیر است. دلیل این مسئله هم ساده است؛ معمولا شکستهای قیمت، منجر به شکل گیری روند ها و حرکات جدید قیمت در مارکت می شوند.

به همین دلیل ساده و منطقی، اکثر تریدرهای حرفه ای شاید مدت ها منتظر می مانند تا یک شکست قیمت، رخ دهد. ضمنا، گاهی این شکست های قیمتی، همراه با مومنتوم بالایی است. در نتیجه تریدرهای پرایس اکشن، تمام تلاششان را می کنند تا از این شکستها، نهایت سود و منفعت را کسب کنند. معامله در شکست یا ترید شکست ها، یک تکنیک ساده و مشهور بین تریدرهای بازارهای مالی، مخصوصا بازار فارکس است.

شکست ها کجا ظاهر می شوند؟

خوب، حال که با مفهوم و تعریف شکست قیمت یا Break out آشنا شدید، نوبت این است که بدانید شکست های قیمتی، در چه مناطقی و کجاها به وجود می آیند. شکست های قیمت در مناطق و سطوح مهم روانشناسی پدید می آیند. برخی از مهمترین این مناطق عبارتند از:

  • سطوح حمایت و مقاومت
  • کف ها و قله های تایم های مختلف
  • خطوط روند
  • کانال های قیمتی
  • میانگین های متحرک
  • سطوح فیبوناچی
  • پیوت پوینت ها
  • اعداد رند
  • سطوح الگوهای درون چارت ها

یکی از دلایلی که شکست های قیمتی می توانند قیمت ها را سریعا تکان دهند این است که این سطوح، توسط بسیاری از تریدرها، در حال رصد شدن است.

نحوه تشخیص شکست ها

برای اینکه بتوانید شکست های قیمت را تشخیص دهید، باید پیش نیازهایی داشته باشید. یکی از مهمترین این پیش نیازها، آگاه بودن به علم تحلیل تکنیکال است. اگر تازه با بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس آشنا شده اید، خواندن مقاله زیر را به شما پیشنهاد می کنیم:

وقتی که شما به دانش تحلیل تکنیکال واقف باشید، به راحتی می توانید الگوهای مهمی مثل: شکست های افقی قیمت یا خطوط روند، فیبوناچی، شکست قیمت از میانگین های متحرک، الگوهای ادامه دهنده و چیزهای بیشتری را تشخیص دهید.

بعد از یادگرفتن تحلیل تکنیکال، شما نیازمند صرف زمان و تمرین مداوم در فضای مجازی پلتفرم های فارکس هستید. منظور ما این است که باید با یک بروکر معتبر، یک حساب مجازی باز کنید و سپس شروع به تمرین این الگوهای Breakout کنید.

مشخص کردن نواحی روانشناسی بازار

زمانیکه تشخیص دادید قیمت به دفعات پیاپی در حال تثبیت خود در یک سطح یکسان است، شما به احتمال زیاد با یک سطح مهم روانشناسی، روبرو شده اید. حال اولین کاری که باید بکنید این است که، پایین ترین و بالاترین سطح قیمت اطراف آن منطقه را مشخص کنید.

به عنوان مثال اگر در یک روند نزولی هستید، باید سطوح حمایت، و اگر در یک روند صعودی می باشید، باید سطوح مقاومت را مشخص کنید. (ضمنا اگر برخی از این کندل ها دارای سایه ها یا دم های بلند هستند، می توانید بسته به اینکه Shadow ها را در نظر می گیرید یا خیر، آنها را لحاظ یا از آنها صرف نظر کنید.)

تصویر مربوط به سایه

حال، اجازه دهید تا به شما این مطلب را با ذکر یک مثال نشان دهیم.

تصویر زیر نمودار جفت ارز GBP/CAD را در تایم روزانه نشان می دهد. همانطور که مشاهده می کنید بعد از اینکه قیمت بالا رفته، برای مدتی شروع به رنج زدن کرده است. طبق فرمولی که پیشتر برای شما توضیح دادیم، قیمت به دفعات با سطح حمایتی که با مستطیل تو خالی بنفش مشخص کرده ایم، برخورد کرده و در حال تثبیت خود بوده است. زمان که قصد ترید کردن شکست ها را دارید، باید صبر کنید تا کندل پایین سطح حمایت (در روند نزولی و مقاومت در روند صعودی)، بسته شود. البته ما کمی جلوتر، قوانین طلایی شکست قیمت را کامل برای شما شرح خواهیم داد. در چارت پایین، وقتی کندلی پایین یک سطح حمایتی مهم بسته می شود، ما به آن یک شکست نزولی می گوییم. همینطور که مشاهده می کنید، بعد از شکست این سطح مهم، مارکت شروع به ریزش می کند.

تصویر مربوط به شکست قیمت

تشخیص شکست واقعی از شکست فیک

نکته مهمی که قرار است اینجا برای شما توضیح دهیم، یکی از بحث های بسیار جدی میان تحلیلگران تکنیکال می باشد. بسیاری از تریدرها، نفوذ سایه یا Shadow یک کندل را در یک سطح مهم روانشناسی، شکست نمی دانند. ولی عده کمی از تکنیکالیست ها آن را جزو شکست به حساب می آورند.

من شخصا شکست قیمت را فقط زمانی یک شکست واقعی می دانم که کندل مورد نظر در طرف دیگر سطح مهم روانشناسی، بسته شود و نه فقط با سایه یا دم کندل درون سطح روانشناسی نفوذ کند. لطفا به عکس زیر توجه کنید.

تصویر مربوط به تشخیص شکست واقعی از فیک

تصویر بالا، چارت 4 ساعته GBP/CAD می باشد. همانطور که در قسمت قبل عنوان کردیم، ابتدا باید ناحیه مهم روانشناسی را مشخص کنید. در تصویر بالا، کادر مستطیل شکلی که با رنگ بنفش مشخص شده، سطح مهم روانشناسی یا حمایت پوند-لونی است.

قیمت پس از تقریبا 50 کندل که رنج زده، بالاخره با یک کندل بسیار قوی از این سطح مهم روانشناسی بیرون رفته است. ولی اگر به فلش سیاه رنگ دقت کنید، فقط سایه کندل چند باری از کادر ما بیرون زده که این سایه ها، شکست واقعی نمی باشند و به آنها شکست فیک یا دروغین گفته می شود.

در قسمت بعدی این مقاله، شما را با نکات بسیار ارزشمند و گرانبهایی که نام آنها را قوانین طلایی شکست گذاشته ایم، آشنا خواهیم کرد. لطفا برای خواندن ادامه مقاله، با ما همراه باشید.

قوانین طلایی تایید شکست ها

آیا به محض اینکه یک کندل از یک سطح مهم روانشناسی عبور کرد و آن را شکست، باید یک پوزیشن باز کنیم و شروع به ترید کنیم؟! آیا این کار در علم تکنیکال مورد تایید می باشد؟ پاسخ به این سوال و سوالاتی از این دست، خیر می باشد. اگر تکنیکالیست خوبی باشید، می دانید که تریدرهای حرفه ای فقط با یک ابزار تنها، وارد یک ترید نمی شوند.

آنها باید تاییدیه های مختلفی از ابزارهای متفاوت، دریافت کنند. معامله گران حرفه ای هیچ وقت فقط با دیدن یک سیگنال؛ هرچند قوی، وارد یک پوزیشن نمی شوند. این قانون، درباره قوانین طلایی شکست نیز، صادق است. هیچ وقت فقط با دیدن یک کندل که از یک سطح مهم روانشناسی عبور کرده، وارد یک ترید نشوید.

فراموش نکنید که ما در بازارهای مالی قرار نیست قمار کنیم بلکه هدف، ترید کردن برای کسب سودهای بیشتر است. برای همین منظور، ما به شما 4 گام یا قوانین طلایی شکست را می آموزیم تا با دیدن به محض مشاهده یک شکست قیمتی، وارد پوزیشن نشوید.

قانون اول: شکست واقعی با بدنه کندل صورت می گیرد نه با سایه آن

همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، کندل مورد نظر با بدنه خود در یک روند صعودی در حال بالا رفتن است و سپس سطح مهم روانشناسی را می شکند.

قانون دوم: قیمت بعد از شکست و عبور از سطح روانشناسی، یک سقف درست می کند

همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، قیمت پس از شکست سطح مهم روانشناسی، تا دو کندل دیگر بالا رفته و سپس پس از ایجاد یک سقف، مجددا به سمت پایین حرکت می کند.

قانون سوم: قیمت مجددا سطح مقاومت شکسته شده را، آزمایش و لمس می کند

همین طور که در تصویر مشاهده می کنید، قیمت پس از ایجاد یک سقف، باز می گردد و مجددا سطح مقاومت شکسته شده را تست می کند. برخی ها به این عمل قیمت، بوسه آخر یا Last Kiss هم می گویند. در حقیقت حال این سطح مقاومت، نقش یک سطح حمایت را بازی می کند.

قانون چهارم: حال، سقف ایجاد شده، با بدنه یک کندل جدید شکسته می شود

حال که قیمت از سطح اول روانشناسی عبور کرد، یک سقف جدید ایجاد کرد و به سمت سطح مقاومت اول بازگشت (بوسه خداحافظی)، باید با یک کندل جدید از سقف ایجاد شده عبور کند. این کندل آخری، تاییدیه ای است برای شکسته شدن سطح مهم و ادامه روند صعودی در تصویر بالا.

فراموش نکنید که هیچ چیز در بازارهای مالی و دنیای تکنیکال و تحلیل ها، همان گونه که ما فکر می کنیم، اتفاق نخواهند افتاد. گاهی هم ممکن است قیمت، تمام مراحل ذکر شده را طی کند و سپس مجددا به هر دلیلی سقوط کند. به همین دلیل است که گفته می شود بازارهای مالی دارای ریسک هستند.

شاید این سوال برای شما پیش بیاید که آیا راهکاری برای این مشکل، وجود دارد. لطفا تا پایان این مقاله با ما همراه باشید چونکه قصد داریم به شما ابزاری برای تشخیص بهتر این معضل، معرفی کنیم.

اندیکاتور مناسب شکست قیمت

تحلیل تکنیکال و در کل بازارهای مالی پر است از ابزارهای قوی و ارزشمند. قبل از اینکه وارد یک پوزیشن شوید، شما باید تمام نکات مرتبط با تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و روانشناسی بازار را در نظر بگیرید.

اگر برای تشخیص یک شکست واقعی از فیک مشکل دارید، ما به شما اندیکاتورهایی را معرفی می کنیم که می توانند کمک شایانی بکنند. دو تا از این اندیکاتورهای بسیار با ارزش، اندیکاتور مومنتوم و اندیکاتور RSI است. همان طور که می دانید اندیکاتور مومنتوم شامل یک محیط عددی بعلاوه یک خط منحنی، که در این محیط نوسان می کند، می باشد.

وقتی نوک این منحنی به سمت بالا می رود، یعنی قیمت و مومنتوم در حال افزایش هستند و بالعکس. همچنین زمانیکه نوک مومنتوم خیلی بالا یا خیلی پایین است (اشباع خرید یا اشباع فروش)، بدین معنی است که امکان دارد روند به پایان خودش رسیده باشد. البته گاهی هم در چنین شرایطی روند باز هم به مسیر اصلی خود ادامه می دهد.

ولی در کل، بسیاری از تریدرها از مومنتوم به منظور پیدا کردن واگرایی در چنین شرایطی، استفاده می کنند. واگرایی دو نوع می باشد؛ مثبت و منفی. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمت در حال افزایش و مومنتوم در حال کاهش باشد. واگرایی منفی هم زمانی اتفاق می افتد که قیمت در حال کاهش است ولی اندیکاتور مومنتوم در حال افزایش. به زبان ساده تر مسیر و جهت قیمت و اندیکاتور مومنتوم متضاد یکدیگر باشد.

پس در ادامه مطلب بالا، اگر در تشخیص شکست قیمت و قوانین طلایی شکست دچار شک و تردید شدید، می توانید از یک ابزار کمکی مثل اندیکاتور مومنتوم جهت پیدا کردن واگرایی، استفاده کنید. لطفا به تصویر زیر با دقت نگاه کنید.

تصویر مربوط به واگرایی

همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، جفت ارز GBP/CAD در تایم روزانه پس از برخورد به یک سطح مهم مقاومت، چند روزی بدون روند بوده است. سپس با بدنه یک کندل، از مستطیل بنفش رنگ، خارج شده است (البته اگر قوانین طلایی شکست را برای این تصویر در نظر بگیرید، مشاهده خواهید کرد که این ترید، شامل تمامی قوانین شکست می باشد.)

حال چنانچه هنوز هم شک دارید که آیا این شکست یک سایه کندل چیست شکست واقعی است یا یک شکست فیک، می توانید از اندیکاتور مومنتوم برای تشخیص واگرایی کمک بگیرید. همین طور که مشاهده می کنید، قیمت در حال بالا رفتن و مومنتوم در حال پایین آمدن است. در نتیجه، می توانید با اطمینان بیشتر و با در نظر گرفتن نکات مهم دیگر، وارد این معامله شوید.

استراتژی ترید شکست قیمت

حال که با مفهوم شکست قیمت، قوانین طلایی شکست و یک اندیکاتور مناسب کمکی برای تشخیص شکست آشنا شدید، نوبت این است که از تمام ابزارهایتان برای ورود به یک ترید پرسود، استفاده کنید. ما استراتژی شکست را به شما در چند گام ساده یاد خواهیم داد.

  • مارکتی را پیدا کنید که بین مناطقی از مقاومت و حمایت، گیر کرده باشد.
  • آن مناطق یا الگوها را مشخص کنید.
  • منتظر بمانید که مارکت از این مناطق مهم روانشناسی عبور کند و آنها را بشکند.
  • قوانین طلایی شکست را درباره آنها، چک کنید و در صورت شک داشتن، از یک اندیکاتور کمکی، استفاده کنید.
  • حد ضرر خود و دیگر قوانین مدیریت ریسک را لحاظ کنید.
  • به محض مشاهده تمام قواعد ذکرشده، وارد پوزیشن شوید و منتظر بمانید تا حد سودتان فعال شود.

نتیجه گیری

حال که شکست قیمت را یاد گرفتید، می توانید از این تکنیک برای ورود به موقع به مارکت، استفاده کنید. بسیاری از تریدرها از این استراتژی برای کسب سودهای بسیار عالی در مارکت، استفاده می کنند. لطفا چنانچه این مقاله برای شما مفید بود، آن را با عزیزانتان نیز به اشتراک بگذارید تا آنها هم از این روش برای کسب سود در بازارهای مالی بهره مند شوند.

تشخیص پایان روند نزولی و صعودی با الگوی کندل اینگالف

در این مطلب قصد داریم در مورد کندل اینگالف صحبت کنیم. کندل اینگالف های گاوی در پایان یک روند نزولی ظاهر می شوند و آغازگر روند صعودی هستند.

کندل اینگالف

بسیاری از تریدرها به دنبال فرمولی جادویی برای پیش بینی بازار، مخصوصا تشخیص زمان پایان یک روند نزولی هستند. اما واقعیت این است که هیچ فرمول جادویی، اندیکاتور یا الگوی کندلی وجود ندارد که به طور قطع به شما بگوید که روند نزولی تمام شده و صعود آغاز خواهد شد. تنها چیزی که وجود دارد، نشانه هایی است که به ما در مورد پایان یک روند هشدار می دهند و اگر تعدادی از آنها به طور همزمان ظاهر شوند، اطمینان بیشتری در مورد تحلیل وجود خواهد داشت. الگوی کندل اینگالف یکی از این نشانه ها است.

آنچه در این مطلب می خوانیم ☜

الگوی کندل اینگالف گاوی چیست؟

الگوی کندل استیک اینگالف صعودی یا گاوی ، یک کندل سبز رنگ است که پایین تر از قیمت بسته شده کندل قرمز روز قبل باز می شود و بالاتر از نقطه باز شده کندل روز قبل بسته می شود. بدین شکل تصور کنید که بعد از یک کندل قرمز کوچک (نشان از روند نزولی)، یک کندل سبز بلند ظاهر شود. این کندل سبز که نشان از روند گاوی دارد، کندل قرمز قبلی را به صورت کامل می پوشاند. تصویر این الگو را در شکل زیر می بینید.

کندل اینگالف

شمایی از الگوی کندل اینگالف

درک و تفسیر الگوی اینگالف گاوی

الگوی کندل اینگالف گاوی، یک الگو با دو کندل به صورت بازگشتی است. بدین صورت که کندل دوم، کندل قرمز اولی را اینگالف (احاطه) می کند. البته در این اینگالف تنها باید به بدنه کندل دقت کرد. بررسی سایه نیاز نیست. این الگو در یک روند نزولی ظاهر می شود و نشانه بازگشت روند صعودی است. تفسیر این الگو بدین صورت است که در روز بعد از شکل گیری کندل کوچک قرمز، هنوز جو و فشار نزولی بالاست. این باعث باز شدن قیمت در زیر قیمت بسته شده کندل قبلی می شود. ولی کم کم فشار خرید افزایش می یابد. تا جایی که از قیمت باز شده روز قبل نیز بالاتر می رود. این موضوع نشان از قدرت بلامنازع خریداران است.

الگوی کندل اینگالف به ما چه می گوید؟

شکل گیری الگوی اینگالف صعودی به این سادگی نیست که یک کندل قرمز کوچک شکل بگیرد و روز بعد کندل سبز بلند داشته باشیم. بلکه همانطور که گفته شد، قیمت باز شده در روز دوم باید پایین تر از قیمت بسته شده روز اول باشد. بدین صورت، یک شکاف یا اصطلاحا گپ (Gap) باید به وجود بیاید. اگر این گپ نباشد، کندل دوم نمی تواند کندل اول را به طور کامل بپوشاند. بدین صورت می توان گفت که روز اول، بازار دست خرس ها یا فروشندگان است. روز دوم نیز بازار با تسلط خرس ها باز می شود. ولی با هجوم گاوها به پایان می رسد.

کندل دوم (سبز) عموما باید سایه بالایی (Upper Shadow) کوتاهی داشته باشد. البته اگر سایه وجود داشته باشد. این یعنی از زمانی که گاوها تسلط بازار را به دست می گیرند، تا انتهای روز قدرت دست آنها است. به بیان دیگر، بازار در شرایطی بسته می شود که قیمت همچنان در حال صعود بوده است. این سایه بالایی کوتاه، احتمال سبز بودن کندل روز سوم را نیز بالا می برد. ولی از طرف دیگر، می توان انتظار کندل قرمز در روز سوم را نیز داشت. چرا که این الگوی اینگالف (که نشان از تغییر روند است) مورد توجه تریدرها و فعالان بازار قرار می گیرد. تریدرها از این وضعیت استفاده می کنند و به همین خاطر ممکن است در روز سوم، فشار فروش بالا برود.

کندل اینگالف گاوی در مقابل اینگالف خرسی

الگوهای اینگالف خرسی و گاوی دقیقا متضاد یکدیگر هستند. اینگالف خرسی، بر خلاف الگوی گاوی در پایان روند صعودی ظاهر می شود و نشان دهنده شروع روند نزولی است. کندل اول در این الگو، سبز کوچک است. کندل دوم نیز یک کندل قرمز بلند تر است که کندل اول را احاطه می کند. در کندل دوم، سایه پایینی باید کوتاه باشد. (در صورت وجود سایه).

نمونه هایی از الگوی اینگالف گاوی

به عنوان نمونه ای از این الگو می توان به سهام فیلیپ موریس نگاهی انداخت. در سال 2011، سهام این شرکت در روند صعودی خوبی قرار داشت. ولی در اوایل 2012، در وضعیت نزولی قرار گرفت. تا اینکه یک کندل اینگالف گاوی ظاهر شد و نشان داد که گاوها هنوز زنده اند و موج صعودی بعدی در راه است. این نمودار در تصویر زیر مشخص شده است.

کندل استیک

نمودار فیلیپ موریس

در زمان ظهور کندل اینگالف چه کار کنیم؟

حال که به طور کامل این الگو را شرح دادیم، نوبت آن رسیده تا نحوه عمل را نیز مشخص کنیم. چرا که تریدرها در نهایت دوست دارند بدانند آیا پس از ظهور اینگالف صعودی باید اقدام به خرید کنند یا خیر. در این زمان باید گفت که اگر حجم معاملات همزمان با رشد قیمت افزایش داشته باشد، می توان انتظار افزایش بیشتر قیمت را داشت. البته تریدر های محافظه کار ممکن است روز بعد را نیز به تماشا بنشینند و هیچ کاری انجام ندهند. تا از شروع روند صعودی مطمئن شوند.

محدودیت های اینگالف

با اینکه الگوی اینگالف گاوی می تواند سیگنال قدرتمندی ارائه دهد، ولی صد در صد نیست. این الگو زمانی بیشتر استفاده می شود که در پایان یک روند نزولی قرار گیرد و پرایس اکشن نیز پایان این روند را تایید کند. اگر پرایس اکشن متلاطم و نامطمئن باشد، میزان اطمینان از الگوی اینگالف کم می شود. (حتی اگر قیمت بالا برود). از طرف دیگر، کندل دوم در این الگو ممکن است بسیار بلند باشد. در نتیجه، استاپ لاس تریدر باید بسیار فاصله بگیرد. البته این در صورتی است که بخواهد از این الگو سود ببرد. این موضوع یعنی ریسک بالا. در حالی که سود سرشاری در مقابل این ریسک نصیب وی نمی شود.

به طور کلی، تعیین میزان سود از این الگو سخت است. مخصوصا اینکه این الگو تارگت قیمتی نمی دهد. به جای آن، تریدرها باید از ابزارهای دیگر مانند تحلیل روند یا اندیکاتورها بهره ببرند تا بتوانند تارگت تعیین کنند.

جمع بندی مبحث کندل اینگالف

اینگالف سیگنال مناسبی است، ولی به شرط آنکه بتوان از آن استفاده مفید برد. همچون دیگر الگوها و ابزارهایی که در وبلاگ والبی معرفی کرده ایم، باید بگوییم این الگو را نباید به تنهایی استفاده نمود. بلکه باید از ابزارهای گوناگون جهت حصول اطمینان استفاده کرد. امیدواریم از این مطلب استفاده لازم را برده باشید. لطفا نظر خود را در قسمت درج دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.

الگوی چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال + آموزش کامل

hammer pattern

الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال، اگر در زمان و مکان درستی شکل بگیرند، می‌توانند اطلاعات بسیار حیاتی و مفیدی را پیرامون حرکات آینده نمودار به ما بدهند. یکی از این الگوهای کلاسیک که قدمت بسیار بالایی هم دارد، الگوی چکش (Hammer) است. این الگو معمولاً در کف‌ها (چکش صعودی) و سقف‌ها (چکش نزولی) شکل می‌گیرد و می‌تواند معکوس هم باشد. اما سؤال اینجا است که الگوی چکش در تحلیل تکنیکال نشانه چیست؟ با ما همراه باشید تا به بررسی این الگوی کندلی بپردازیم.

الگوی چکش (Hammer) چیست؟

الگوی چکش در واقع یک الگوی کندلی است که در آن قیمت بعد از شروع یک کندل، ریزش می‌کند ولی در همان کندل، دوباره جهش می‌کند و در نزدیکی قیمت اولیه (Open)، بسته می‌شود. با این حرکت، یک کندل شبیه به چکش به وجود می‌آید که اندازه سایه پایینی آن، حداقل دو برابر اندازه بدنه کندل است. لازم به ذکر است که بدنه یک کندل، نشان دهنده نقاط اولیه و پایانی است، ولی سایه‌ها نشان‌دهنده سطح حداکثری و حداقلی در یک کندل هستند.

الگوی چکش زمانی ایجاد می‌شود که قیمت در یک بازه زمانی واحد، کاهش می‌یابد و به اصطلاح فروشندگان، تسلیم می‌شوند؛ ولی در همان بازه زمانی، خریداران شروع به خرید می‌کنند و یک‌باره بازگشت قیمتی رخ می‌دهد. در واقع الگوی Hammer، نشان‌دهنده یک کف احتمالی است که در آن همزمان با تسلیم فروشندگان، خریداران قدرت می‌گیرند.

الگوی چکش در کف، زمانی قوی‌تر می‌شود که بعد از حداقل 3 کندل نزولی، دیده شود. کندل نزولی، کندلی است که قیمت پایانی آن، پایین‌تر از قیمت آغازین آن باشد. این الگو، تقریباً باید شبیه به حرف لاتین “T” باشد و تا زمانی که به طور کامل تأیید نشده باشد، نمی‌توان روی آن حساب کرد.

تأیید الگوی Hammer نیز زمانی رخ می‌دهد که کندل بعدی، بالای سطح پایانی کندل چکش، بسته شود. در واقع کندل بعد، باید نشان‌دهنده قدرت بالای خریداران باشد. معامله‌گران با دیدن کندل تأیید، معمولاً وارد پوزیشن لانگ (خرید) می‌شوند و یا پوزیشن شورت (فروش) خود را می‌بندند. اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که پوزیشن لانگ می‌گیرید، حد ضرر شما باید زیر سایه کندل چکش قرار بگیرد.

الگوی چکش معکوس قرمز

الگوی چکش، هیچ گاه به صورت تنها استفاده نمی‌شود. در واقع این الگو و تأیید آن با یک سیگنال از اندیکاتورها یا پرایس اکشن می‌تواند اعتبار الگو را افزایش دهد.در مثال بالا، یک چکش صعودی بی‌نقص را می‌بینید که سایه پایینی آن، چندین برابر بدنه است. سایه بالایی بسیار کوچک است و کندل بعدی هم پرقدرت و نشان‌دهنده تقاضای بالای خریداران است.

الگوی Hammer، یک الگوی معاملاتی صعودی است و همراه با تأیید خود، می‌تواند یکی از علائم ایجاد کف باشد. مخصوصاً اگر شکل آن به حالت استاندارد نزدیک باشد و به وضوح قدرت بالای فروشندگان در ابتدای کندل و سپس جذب آن توسط خریداران و بازگشت نمودار، نمایان باشد.

البته الگوی چکش نزولی که به آن چکش برعکس گفته می‌شود نیز وجود دارد که شکل آن دقیقاً برعکس الگوی چکش صعودی است. الگوی چکش معکوس به رنگ قرمز و در قله‌ها ایجاد می‌شود؛ سایه بالایی چندین برابر بدنه است؛ سایه پایین سایه کندل چیست بسیار کوچک (یا صفر) و کندل بعدی هم نشان‌دهنده قدرت فروشندگان است.

رنگ الگوی چکش

اگر الگوی Hammer صعودی به رنگ سبز باشد، نسبت به یک الگوی قرمز (نزولی)، علامت بازگشتی قوی‌تری است؛ زیرا نشان‌دهنده آن است که خریداران توانسته‌اند حتی در همان تایم فریم هم قیمت پایانی را بالاتر از قیمت اولیه ببرند.

الگوی چکش قرمز هم یک علامت صعودی است؛ زیرا به هر حال، خبر از قدرت بالای خریداران برای بازگشت قیمت و ایجاد سایه پایینی را می‌دهد. تنها تفاوت آن با نوع سبز این است که خریداران نتوانستند در همان دوره زمانی، قیمت پایانی را از قیمت اولیه عبور دهند.

محدودیت‌های الگوی Hammer

هنگام استفاده از این الگو، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که حتی بعد از دیدن کندل تأیید هم هیچ تضمینی برای حرکت صعودی نمودار، وجود ندارد. البته رنگ کندل، اندازه سایه پایینی و شکل‌گیری آن در سطوح حمایتی، می‌تواند به قدرت این الگو بیفزاید؛ ولی در هر حال، این الگو به تنهایی قدرت چندانی ندارد.

نکته بعدی این است که الگوی چکش و تأیید آن، می‌تواند باعث شود که نقطه ورود از حد ضرر، فاصله زیادی داشته باشد و این مورد، تأثیر منفی روی فرمول ریسک به ریوارد، بگذارد.

همچنین باید بگوییم که الگوی Hammer هیچ هدف قیمتی را تعیین نمی‌کند؛ بنابراین محاسبه پاداش و مقایسه با آن ریسک می‌تواند برای معامله‌گر چالش‌برانگیز باشد. به همین دلیل است که استفاده از الگوی چکش به صورت تنها توصیه نمی‌شود؛ زیرا حداقل برای نقطه خروج، باید از الگوی نمودار یا تحلیل دیگری استفاده کرد.

سخن پایانی

به طور کلی، بهتر است الگوهای کندلی، برای تأیید یک ستاپ معاملاتی در کنار دیگر ابزارها همچون اندیکاتورها یا الگوهای کلاسیک، مورد استفاده قرار بگیرد. الگوی چکش، مهم‌ترین و پرکاربردترین الگوی کندلی است که می‌توان آن را در سبک‌های مختلف معاملات، مشاهده کرد. مشاهده الگوی چکش در سطح حمایت یا چکش معکوس در سطوح مقاومتی، می‌تواند یک نشانه خوب برای ورود به پوزیشن باشد.

معرفی و شناخت کندل و انواع آن

معرفی کندل

افرادی که در بورس معامله می کنند یا به نوعی می توان گفت تریدرها، برای انجام دادن معادلات روزانه‌ای که انجام می دهند نیاز به استفاده از سه نمودار میله‌ای، نمودار خطی و کندل استیک دارند. به نوعی این سه نمودار اساس کار آنها محسوب می شود. با توجه به کاربرد و قابلیت هایی که این سه نمودار دارند، می توان گفت که کندل استیک به دو دلیل مهم کاربردی تر هستند و بیشتر استفاده می شوند.
۱- استفاده راحت تر.
۲- پوشش بهتر نوسانات قیمت.
با ما همراه باشید تا با کندل و انواع آن به صورت کامل آشنا شویم.

تعریف کندل

کلمه کندل به معنای شمع و کندل استیک به معنای شمعدان است. یکی از نکات جالب در مورد این نمودار اولین اشخاصی هستند که از آن برای شناسایی قیمت بازار و تشخیص شتاب هزینه ها و قیمت ها در بازارهای مالی استفاده می کردند. این افراد فروشندگان برنج در ژاپن معرفی شده اند. با توجه به این نکته می توان کندل را به این شکل تعریف کرد: کندل نوعی نمودار قیمتی است که قیمت های پایین، بالا، بسته شدن و باز شدن انواع اوراق بهادار را در یک دوره زمانی خاص و مشخص نشان می دهد.

کندل استیک

هنگامی که تغییرات قیمت سهم، یک روند مشخصی داشته باشد از کندل استیک ها استفاده می شود. معمولا در نقاطی که حمایت و مقاومت سهم مورد نظر مورد توجه قرار بگیرد (البته اگر الگوی مشخصی تشکیل شده باشد)، الگوی کندل استیک مورد توجه قرار می گیرد و در همین مواقع استفاده می شود. از جمله نقاط قوت الگوهای کندل استیک می توان به انتخاب یک هزینه و قیمت مناسب برای خرید سهام جزئی اشاره کرد.
دقت کنید که این نوع الگو در تمام زمینه ها کاربرد نداشته مثلا برای قیمت های خروج از سهم به طور معمول عملکرد مناسبی نخواهند داشت. شما می توانید در نمودار شمعی یا کندل، هیجانات و احساسات سرمایه گذاران در بازار را به صورت تصویری مشاهده کنید. بدین صورت تحلیلگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند می توانند مناسبترین زمانی را که برای خرید و فروش وجود دارد بوسیله تحلیل این نوع نمودارها تشخیص دهند.
به همین خاطر معمولا گفته می شود که کندل ها یا نمودار های شمعی یک تکنیک بسیار عالی و کاربردی جهت ارزیابی برخی از دارایی ها مانند معاملات فارکس، آتی و سهام در نظر گرفته می شوند.

شناخت اجزای نمودار شمعی

به صورت کلی می توان اجزای نمودار شمعی را به دو قسمت بدنه اصلی و سایه دسته بندی کرد. شما می توانید با استفاده از بدنه اصلی قیمت آغاز و پایان معامله را مشاهده کنید. قیمت دیگری که وجود دارد حاوی دو خط است که با عنوان سایه شناخته می شود. خطی که در قسمت بالایی قرار دارد به عنوان سایه بالایی و خط دیگر که در قسمت پایینی قرار دارد به عنوان سایه پایینی معرفی می شوند.
سایه ها می توانند در طول دوره زمانی که داد و ستد انجام می شود دامنه نوسان سهم را نمایش دهند. اگر قیمتی که کندل در آن باز می شود از قیمتی که کندل در آن بسته می شود، پایین تر باشد، می توانید مشاهده کنید که کندل به رنگ سفید، سبز رنگ یا توخالی نمایش داده می شود. اگر این اتفاق برعکس افتاده باشد یعنی قیمتی که کندل در آن باز می شود از قیمت بسته شدن کندل بالاتر باشد، کندل به صورت قرمز رنگ، مشکی رنگ یا توپر مشاهده می شود و سهم مورد نظر با کاهش قیمت رو به رو خواهد شد.
دقت کنید قسمتی از کندل وجود دارد که از محدوده های قیمت باز شده و بسته شده خارج است، که به عنوان سایه شناخته می شود. تا اینجا در مورد اجزاء نمودار شمعی یا کندل به صورت کلی صحبت کردیم در ادامه قصد داریم جزئیات بیشتری را در این زمینه در اختیار شما قرار دهیم.

مبانی و اصول پایه نمودارهای شمعی

آشنایی با الگوهای کندل استیک در انواع مختلف

۱. الگوی ماروبزو (Marubzu) : این الگو به دو دسته مشکی و سفید دسته بندی می شود. هنگامی که کندل روند نزولی داشته باشد و سایه بالا و پایینی در آن دیده نشود می توان گفت الگو ماروبزو مشکلی است. بیشتر فروشندگان اکثر فشار خود را از جمله نتایج مربوط به این نوع کندل استنباط می کنند. در عین حال زمانی که کندل روند صعودی داشته باشد و سایه بالایی و پایینی قابل مشاهده نباشد ماروبزو نوع سفید قابل مشاهده است. از این نوع کندل در اکثر اوقات نتایجی برای فشار بیشتر خریداران استنباط می شود. در این صورت گفته می شود که قیمت باز شدن برابر با قیمت کف و برعکس قیمت بسته شدن برابر با قیمت سقف است.
۲. الگوی دوجی (doji): زمانی که قیمت شروع و پایان در یک نمودار شمعی یکسان باشد، به عنوان نمودار دوجی شناخته می شود. از ویژگی های الگوی دوجی می توان به بدنه نازک آنها اشاره کرد. از نتایج مهم این الگو تردید بین خریداران و فروشندگان سهم است. گاهی اوقات می توان دوجی هارو بعد از ماروبزو های سفید مشاهده کرد. با مشاهده این حالت می توان نتیجه گرفت که قوت خریداران از دست رفته است و جهت ادامه روند صعودی سهم به خریداران جدید نیاز داریم. این امکان وجود دارد که دوجی بعد از ماروبزو مشکی دیده شود که نشان دهنده فروشندگان سهم کم بوده و برای ادامه نیاز به فروشندگان بیشتر خواهد بود.

نمودار کندل

۳. الگوی چکش (hammer): این الگو معمولا در انتهای یک روند نزولی مشاهده می شود. سه ویژگی اصلی این الگو به صورت زیر برآورد می شود:
• بدنه کندل در این الگو در قسمت بالایی قرار دارد
• سایه پایینی در این الگو بلند است به صورتی که می توان گفت دو تا سه برابر اندازه بدنه را شامل می شود
• سایه بالایی وجود ندارد یا در صورت وجود خیلی کوتاه است.
در صورتی که در این الگو رنگ بدنه سفید رنگ باشد، قدرت بالای الگو برای بازگشت را به شما نشان می دهد.
۴. الگوی مرد دارآویز یا مرد آویزان (Hanging man): برعکس الگوی قبل، الگوی مرد دارآویز را می توان در انتهای روند روند صعودی مشاهده کرد که تغییر الگو به سمت و سوی روند نزولی را مشخص می کند. از مهمترین ویژگی های این الگو می توان به وجود بدنه کندل در قسمت بالایی آن اشاره کرد. همچنین سایه پایینی این الگو حداقل دو برابر بدنه کندل مشخص می شود. سایه بالایی در این کندل وجود نداشته یا خیلی کوتاه مشاهده می شود. قدرت بالای این الگو برای برگشت را می توان با رنگ بدنه مشکی متوجه شد.
۵. الگوی چکش معکوس (Inverted hammer): با توجه به نام آن می توان متوجه شد که این الگو مشابه الگوی چکش معمولی است. مانند نوع معمولی می توان این الگو را در انتهای روند نزولی مشاهده کرد. قیمت بدنه در الگوی چکش معکوس در قسمت انتهایی قرار دارد و اندازه آن نصف سایه بالایی مشاهده می شود. زمانی که رنگ بدنه سفید باشد می توان قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند در نظر گرفت.
۶. الگوی هارامی (Harami): باردار بودن در زبان ژاپنی با کلمه هارامی شناخته می شود. در این الگو دو کندل وجود دارد که اولی با عنوان والد یا مادر شناخته شده و دومی رول فرزند را بازی می کند. پس از مشاهده و بررسی این کندل مهمترین نتیجه را می توان در کند شدن یا متوقف شدن روند خلاصه کرد. رنگ کندل ها در این الگو مخالف است یعنی اگر سایه کندل چیست مادر مشکی باشد فرزند سفید است و بالعکس.

سایه کندل چیست

معامله Liteforex با کندل‌ های سایه بلند

  • September 23, 2021

معامله Liteforex با کندل‌ های سایه بلند

کندل‌ های سایه بلند (Long Wick Candles) در بازار فارکس به طور مکرری دیده می‌شوند. این باعث می‌شود درک معنای این کندل‌ ها برای هر معامله‌ گری ارزش بالایی داشته باشد.

سایه‌ های کندل‌ های معاملاتی اغلب به دلیل سادگی نادیده گرفته می‌شوند اما توجه به این مفهوم می‌تواند نقطه‌ی قوتی به بینش و استراتژی معامله‌ گر اضافه کند.

معامله Liteforex با کندل‌ های سایه بلند - سایه کندل wick - فروشندگان بازار bears لایت فارکس - معامله لایت فارکس با سایه کندل

کندل‌ های سایه بلند لایت فارکس چه هستند؟

کندل‌ های سایه بلند نوعی از کندل استیک‌ها هستند که به بدنه‌ی آنها سایه‌ی بلندی متصل است. بدنه‌ی کندل می‌تواند مثبت یا منفی باشد و این باعث می‌شود سایه بلند برای هر کندلی امکان داشته باشد.

طول سایه کندل حرکت قیمتی حداکثر و حداقل را در بازه زمانی مشخص شده نشان می‌دهد.

درک مفهوم این سایه‌ ها و معامله‌ کردن بر اساس کندل‌ های سایه بلند می‌تواند برای معامله‌ گران فارکس فرصت‌ های معاملاتی کلیدی فراهم آورد.

کندل‌ های سایه بلند را چگونه در چارت‌ های فارکس شناسایی کنیم؟

1 – کندل‌ هایی را شناسایی کنید که نسبت به کندل‌ های مجاور خود به طور قابل توجه‌ای دارای سایه بالا یا پایین بلند هستند.

2 – از حرکات قیمتی برای شناسایی سطوح قیمتی کلیدی که ممکن است با سایه بلند مصادف شود و سیگنال از سطوح حمایت و مقاومت بدهد، استفاده کنید.

3 – از سایه‌ های بلند و سطوح کلیدی برای شناسایی فرصت‌ های احتمالی برای معامله بهره بگیرید.

کندل سایه بلند نشان‌ دهنده‌ی چیست؟

یک کندل سایه بلند مانند کندل استیک‌ های ستاره‌ دنباله‌ دار، دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) و الگوهای چکشی، جزوی از خانواده‌ی کندل استیک‌ های تغییر جهت هستند.

به طور کلی اگر سایه بلند در قسمت پایین بدنه‌ی کندل استیک باشد، قیمت تمایل به حرکت صعودی خواهد داشت.

از طرف دیگر، اگر سایه بلند در قسمت بالایی بدنه‌ی کندل استیک قرار گرفته باشد، قیمت تمایل دارد که به حرکت نزولی تغییر جهت دهد.

فروشندگان بازار bears لایت فارکس - معامله لایت فارکس با سایه کندل - دوجی سنگ قبر liteforex لایت فارکس

یک سایه بلند که پایین کندل استیک قرار دارد، نشان می‌دهد که فروشندگان بازار (Bears) قادر بوده‌اند قیمت را به اندازه قابل توجهی پایین بکشانند.

با این حال خریداران بازار (Bulls) موفق شده‌اند که قیمت را دوباره به بالا بازگردانند و قدرت خریداران را به رخ بکشند.

از آنجایی که خریداران موفق شده‌اند فشار فروش فروشندگان را خنثی کنند، این احتمال ایجاد می‌شود که قدرت آنها پس از این کندل ادامه یافته و باعث حرکت صعودی در بازار شود.

چنین سناریویی را می‌توان در حالت معکوس برای سایه کندلی که بالای کندل استیک قرار گرفته، متصور شد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا