مراحل تحلیل فاندامنتال بورس

تحلیل بنیادی سهام شرکتها (مقدماتی تا پیشرفته)
تاریخ دوره: از ۱۶ تیر ۱۴۰۱ مدت دوره: مقدماتی ۲۵ و پیشرفته ۲۵ ساعت / پنجشنبهها (۱۲:۰۰ تا ۱۷:۰۰)
انصراف و عودت وجه تا یک هفته پیش از آغاز دوره، با کسر ۳۰% از مبلغ ثبتنام و پس از آن، با معرفی فرد جایگزین امکانپذیر است.
توضیحات
مقدمه
تحلیل بنیادی سهام شرکتها روشی کاربردی به منظور ارزیابی سهام شرکتها است که به معامله گران کمک میکند تا بتوانند به تحلیل وضعیت شرکتها پرداخته و در نهایت بهترین گزینه برای سرمایه گذاری را انتخاب نمایند. هدف اصلی تحلیل بنیادی سهام شرکتها محاسبه و به دست آوردن ارزشی است که معامله گران و سرمایه گذاران باید آن را با قیمت روز سهام مقایسه نموده و در صورتی که قیمت روز و بازاری سهم مورد نظر، اختلاف با ارزشی از نظر تحلیلگر داشته نسبت به خرید آن سهم اقدام نماید.
با مشارکت:
در این روش از تحلیل اوراق بهادار مخاطبان علاوه بر آشنایی کامل با مراجع و منابع دسترسی به دادهها و گزارشهای شرکتها با نحوه کارکرد آنها آشنا میشوند که از جمله این مراجع میتوان به سایت کدال اشاره نمود. همچنین مخاطبان در این دوره با صورتهای مالی شرکتها و نحوه استخراج نسبتهای مالی و تحلیل این نسبتها آشنا میشوند و با استفاده از مباحثی که حول محور ارزشگذاری شرکتها بیان خواهد شد به ارزشگذاری سهام شرکتها خواهند پرداخت.
در ادامه دوره نیز با مباحثی همچون مفهوم ریسک، مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای و مدلهای ارزشگذاری آشنا خواهند شد تا در نهایت با شرکت در یک دوره جامع، تحلیل بنیادی سهام شرکتها را از سطح مقدماتی تا سطح پیشرفته فرا گیرند.
طبیعی است که عوامل زیادی بر روی ارزش اوراق بهادار تاثیر میگذارد و یک تحلیلگر بنیادی تلاش مینماید تا هر عاملی را که میتواند بر ارزش اوراق بهادار تأثیر بگذارد مطالعه و بررسی نماید. در این دوره تلاش میشود تا دانشپذیران به این سطح از مهارت دست یابند و بتوانند سهمهای موجود در بازار را تحلیل نمایند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟
تحلیل یکی از مهمترین بخش های بازار سرمایه است که به وسیله آن می توان سهام یک شرکت را ارزیابی کرده و ارزنده بودن آن را تشخیص داد. در بازار سرمایه از دو روش تحلیلی برای ارزیابی سهام شرکت ها استفاده می شود که این دو روش شامل تحلیل فاندامنتال(بنیادی) و تکنیکال است.
به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد، تحلیل جزئی از بازار سرمایه است، نمی توان وارد بازار سرمایه شد و از تحلیل استفاده نکرد، زیرا تحلیل به سرمایه گذار دید بهتری برای خرید یا فروش سهام و ارزنده بودن آن می دهد. در بازار سرمایه برای ارزیابی سهام و شرکت ها دو روش تحلیل وجود دارد که هر کدام می تواند به صورت فردی یا مکمل دیگری باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال(بنیادی) روشهایی هستند که از آنها در جهت تحلیل سهام استفاده میکنند.
تحلیل فاندامنتال و ابزارهای آن
تحلیل فاندامنتال که با عنوان تحلیل بنیادی هم نام برده می شود روشی است که از طریق آن میتوان داده های مالی، اطلاعات شرکت، دارایی ها و بدهی، شرایط اقتصادی و سیاسی تاثیر گذار بر سهم و ارزش ذاتی سهام یک شرکت را تعیین کرده و ارزنده بودن سهام را نسبت به قیمتی که در بازار خرید و فروش می شود مشخص کرد.
تحلیلگران بنیادی با استفاده از ابزارهای خود ارزش ذاتی و واقعی یک شرکت را بدست آورده و بر اساس تفاوتی که میان ارزش ذاتی و واقعی سهم آن با قیمتی که در بازار خرید و فروش می شود ارزنده بودن یا نبودنش را تشخیص می دهند. در صورتی که قیمت سهم نسبت به ارزش ذاتی شرکت کمتر باشد خرید آن سهم را ارزنده دانسته و در صورتی که قیمت سهم بیشتر از ارزش واقعی آن باشد سهم را زیان ده و غیر ارزنده اعلام می کنند.
تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن
تحلیل تکنیکال بدین صورت است که فرد تحلیلگر به صورت های مالی و شرایط اقتصادی و سیاسی توجهی ندارد زیرا باور او این است که نوسانات قیمتی سهام شرکت ها اتفاقی نیست و بر اساس یک الگو تغییر می کند که با استفاده از روش های مختلف این الگو را می توان شناسایی کرد و ارزنده بودن سهم را تشخیص داد . بر اساس تحلیل تکنیکال، بازار هوشمند است و الگوی قیمتی سهم شرکت ها بر اساس تغییرات بیرونی توسط بازار تصحیح می شود و فرد با استفاده از ابزار تکنیکالی مانند اسیلاتور و اندیکاتورها با استفاده از روش های مختلف می تواند این الگو و روند را شناسایی کرده و تغییرات قیمت سهم را تشخیص دهد و درنهایت بر اساس روند تشخیصی زمان خرید یا فروش سهم را پیشبینی می کند.
در اصل تحلیلگران تکنیکال می گویند تغییرات قیمتی سهم در گذشته الگوی قیمتی آینده آن را نشان می دهد و با توجه به رفتار گذشته قیمت سهم است که می توان زمانی برای ورود و خروج تعیین کرد.
تحلیل بنیادی در بورس بر اساس چه پارامترهایی است؟
یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل گیری آنها است.
به گزارش برنا، بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه میتوان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایهگذاران را تقلیل داد و جلوی ضرر و زیان افراطی و ناشیگری حاصل از برآیند سرمایه گذاری را خنثی نمود.
با توجه به سیاستهای بورس اوراق بهادار در خصوص گسترش جغرافیایی و موضوعی بورس که در پی آن تالارهای متعدد منطقهای در اقصی نقاط کشور ایجاد شده است یقیناً میطلبد که فرهنگ عامه سرمایه گذاری در بازار سرمایه تقویت گردد.
یکی از این عوامل موثر و تقویتکننده که به نوبه خود میتواند سبب تداوم رشد و توسعه بورس اوراق بهادار گردد و سر منشاء گفتمان بهتری در مدیریت نقدینگی جامعه و مبحث فاینانس شرکتها باشد، بدون تردید گسترش آموزشهای مورد نیاز جهت انجام معاملات سودمند و در وهله بعد آموزشهای لازم در خصوص مهارت تحلیل گری و تجزیه و تحلیل اوراق بهادار است.
زیرا هر اندازه که بینش و درک سرمایه گذاران و معامله گران در این زمینهها افزایش یابد از رکودهای لحظهای، رشد قیمتها بصورت حبابی و واکنشهای نابهنگام در معاملات جلوگیری میکند و نه تنها شفافیت و روشنگری در معاملات را تقویت میکند بلکه بازار را به سمت و سوی کارا بودن سوق خواهد داد.
بدیهی است که این امر با افزایش انگیزش سهامداران، رقم معاملات در بورس را نیز افزایش داده و از نظر حجم معاملاتی فاصله بورس ایران را با کشورهای همردیف خود کاهش خواهد داد.
در خصوص تحلیل قیمت سهام و سرمایه گذاری در دارائیهای مالی در ادبیات مالی سه دیدگاه کلی وجود دارد که شامل روش بنیادی (Fundamental) روش تکنیکال (Technical) و روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT) است که در ادامه این مطلب از بورسینس به آنها پرداخته میشود.
1- انتخاب سهام با روش بنیادی
در بازار سرمایه ارزش سهام بر اساس میزان منافع آتی و اطمینان از تحقق آنها میتواند کاهش و افزایش یابد و هر اندازه اطمینان نسبت به کسب بازده بیشتر باشد، خطر از دست دادن اصل سرمایه و سود آن کمتر میرسد.
عوامل و متغیرهای متعددی در بازار سرمایه و در سطح کلان کشور بر روی قطعیت یا عدم قطعیت سود و نیز تغییرات قیمت دارائیهای مالی اثر میگذارد. به همین خاطر روش بنیادی به بررسی دقیق عوامل محیطی که ممکن است بر روند حرکت قیمت سهام و به تبع آن بر بازده دارائیهای مالی تاثیر گذارد می پردازد.
در تحلیل بنیادی به منظور تحلیل گزینههای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار قاعدتاً بایستی به سه مرحله اساسی ذیل که ارکان اصلی تحلیل بنیادین است توجه نمود.
الف- بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور:
در نظام کنونی اقتصاد جهانی، بورس اوراق بهادار نقش دماسنج اقتصادی را ایفاء میکند و وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی کشور در حال و آینده تاثیر بسزایی بر میزان سود آوری شرکتها خواهد گذاشت. بنابراین در تحلیل بنیادی ابتداً بایستی تغییر و تحولات اوضاع اقتصادی حال و جهتگیریهای آتی بدقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
این تجزیه و تحلیل شامل بررسی شاخصهای کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، تولیدات ملی، نرخ بهره، نرخ ارز، میزان بیکاری، نرخهای رشد اقتصادی، واردات و صادرات، سیاستهای پولی و مالی دولت و سایر نهادهای تاثیر گذار است که تحلیلگر با بررسی آنها پیشبینیهای دقیقتری از وضعیت بازار سهام و صنعت خاص بعمل میآورد و از دورنمای آتی سهام موجود در بازار و مخصوصا سهام شرکت مورد نظر مطلع میشود.
ب – بررسی صنعت مورد نظر:
دومین مرحله از تحلیل بنیادین بررسی وضعیت و موقعیت فعلی صنعت مورد نظر و روند رشد آتی آن است. سهامداران و معاملهگران برای شرکتهایی که در صنایع روبه رشد و سود آور فعالیت میکند ارزش بیشتری قایل هستند.
عوامل مطلوب صنعت در این تحلیل عبارتند از:
- تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات یا خدمات آن صنعت
- برخورداری از ویژگی ممتاز به گونهای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند. ویژگی ممتاز میتواند از نیروی کار ماهر و متخصص، اسم و رسم تجاری مناسب، فناوری پیشرفته تولید و سهم بازار در خور توجه ناشی شود.
- محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت که در این حالت هر چقدر تعداد کالاهای جانشین محدودتر باشد موقعیت بازاری آن صنعت، مطلوبتر خواهد بود.
- دخالت محدود ارگانهای تصمیمگیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آنها یک عامل مثبت تلقی میگردد زیرا مداخله نهادهای دولتی در فعالیت شرکتها و اتخاذ تصمیمات اثرگذار توسط آنها موجبات تضعیف حیطه عملکرد مدیریت و نوسانات حاد قیمت سهام و بازده شرکت را فراهم میآورد.
- استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر باعث میگردد که رقباء جدید به آسانی وارد آن صنعت نگردند و بازار صنعت دستخوش نوسانات ناشی از ورود آنها قرار نگیرد.
ج- تجزیه و تحلیل شرکت :
در مرحله سوم تحلیل بنیادی، تحلیلگر بازار سرمایه بعد از انتخاب صنعت مناسب بایستی شرکتی را از میان شرکتهای موجود در آن صنعت با توجه به معیارهای زیر انتخاب نماید.
موقعیت رقابتی برتر شرکت: در هر صنعتی شاید دهها شرکت و موسسه به فعالیت بپردازند، اما ممکن است تنها چند شرکت عمده موفقیت چشمگیری در بازار داشته باشند. بررسی موقعیت رقابتی شامل میزان فروش و نرخ رشد آن، سهم بازار شرکت از صنعت، کیفیت محصولات یا خدمات و تمایز آنها و سایر عوامل خاص رقابتی است.
کیفیت عملکرد مدیریت شرکت: از آنجا که موقعیت هر شرکت وابسته به قابلیتها و تواناییهای مدیریت آن است لذا بایستی در وهله اول به ویژگی مدیران آن شرکت همانند تجربه، تحصیلات، موفقیتهای قبلی، نوآوری، ابتکارات و جدیت و تلاش آنها توجه نمود. در وهله دوم اعمال مدیریت یعنی کارایی مدیریت در اداره دارائیها، تولید و عملیات، فروش محصولات، به خدمت گرفتن فناوری جدید و عرضه محصولات جدید مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
بررسی موقعیت مالی شرکت: این بررسی شامل نسبتهای سود آوری، بدهی، کارایی و نقدینگی و مقایسه آن با گذشته شرکت و رقباء موجود در صنعت است.
بررسیها نشان می دهد که تحلیل بنیادی از پتانسیل خوبی برای تشخیص وضعیت کلان اقتصاد حاکم برخوردار است و تغییر و تحولات جاری شرکتها را مراحل تحلیل فاندامنتال بورس مراحل تحلیل فاندامنتال بورس به خوبی در تیررس نگاه خود قرار میدهد و نیز مهارت نگاه نمودن از بالا به پائین را به تحلیلگران می آموزد.
این مشخصهها ضمن اینکه احتمال بدست آوردن منفعت مورد انتظار را تقویت میکند نوعی منطقگرایی مالی را نیز به سرمایهگذاران عرضه میدارد. مزیت اصلی تحلیل بنیادی کاربرد فراوان آن در سرمایهگذاریهای میان مدت و بلند مدت است.
در تحلیل بنیادی فاکتورهای بسیار زیادی باید بررسی شود. این نوع تحلیل نیاز به انرژی، زمان، تخصص و جمعآوری دادههای بسیار زیاد دارد.
برای یادگیری تحلیل بنیادی میتوانید در دورههای حضوری شرکت کنید: لیست دورههای حضوری بورس
2- انتخاب سهام با روش تکنیکال
متخصصین و افراد معتقد به تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) بر این باورند که در بازار سهام، تمامی اطلاعات موردنیاز در قیمتها نهفته است و با تمرکز بر روی قیمتهای دوره های قبل و زمان حال سهام و پیش بینی آتی آن میتوان از یک انتخاب مناسب در بازار سود جست. در واقع تکنیکالیستها بر عکس بنیادیکارها که به چرایی قیمتها تاکید داشتند بر روی «چیستی قیمت تمرکز دارند».
این نوع سرمایهگذاری با استفاده از مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده آن و امکان تکرار الگوهایی مشابه صورت میپذیرد. زیرا تکنیکالیستها معتقدند که تمامی وقایع جاری اقتصادی کشور و نیز صنعت و انتظارات سهامداران نهایتاً بر قیمت سهام تاثیر گذاشته است.
بنابراین کافیست پیشینه تاریخی و نمودار قیمت سهام بدقت بررسی گردد و نیازی به بررسی عوامل بنیادی نیست چون عوامل بنیادی تاثیر خود را در نهایت در قیمت نشان میدهند.
در واقع تحلیلگر تکنیکال صرفاً به یک روند قیمتی نیاز دارد که در قالب نمودار (Chart) عرضه میشود به همین دلیل به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست نیز گویند. چارتیستها عنوان میکنند که قیمتهای کنونی یک سهم که به نظر تصادفی میرسد ممکن است بتدریج به الگوهای قابل تکراری تبدیل شوند.
این تکرار قیمتها یک روند (Trend) را ایجاد میکند که میتواند حالت صعودی (uptrend) یا نزولی (Down Trend) به خود گیرد و نوع معامله (Trade) در هر یک از حالت متمایز از دیگری خواهد بود.
استراتژی معاملهگر (یا سهامدار) برای تعیین زمانهای خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد. این زمانها میتواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتاً طولانی و به چندین سال برسد.
این متد تحلیل نیاز به یک ذهن باز و عاری از هرگونه تعصب به سهام شرکت مورد نظر دارد تا تحت تاثیر شایعات و اطلاعات نادرست و گمراه کننده قرار نگیرد. برای تحلیل تکنیکال نیاز به نرم افزار تحلیل تکنیکال است تا اطلاعات شرکتها را بعنوان ورودی پذیرفته و خروجی آن نموداری از روند قیمتها باشد و تحلیلگر بتواند انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند.
عوامل اصلی موفقیت در تحلیل تکنیکال
1- مطالعه و بررسی عمیق که باید با صرف وقت و در آرامش و بدور از هیاهوی بازار و خصوصاً شایعات صورت گیرد.
2- تصمیم گیری به موقع و قاطعانه خرید یا فروش که بلافاصله باید به آن عمل کرد.
3- بعد از اقدام (خرید یا فروش سهم) رفتار آن سهم همواره زیر ذرهبین قرار گیرد و بررسی و تحلیل حالت استمرار داشته باشد.
مراحل بررسی قیمت سهام توسط چارتیست ها یا تکنیکالیست ها به قرار زیر است
1- انتخاب نوع نمودار از لحاظ بعد زمانی (همانند تغییرات قیمت در هر ساعت، روز، هفته، ماه و … ) و نیز انتخاب اشکال نمودار از قبیل میلهای، خطی، شمعی (Gandlistick) که معمولاً در ایران از نمودار میلهای و شمعی استفاده میشود.
2- بررسی روند شاخص کل
3- بررسی روند شاخص 50 شرکت برتر (خصوصاً اگر سهم مورد نظر بین این شرکتها باشد)
4- روند قیمتی سهم که برای معاملات میانمدت و کوتاهمدت دورههای روزانه و هفتگی و برای افق بلندمدت دورههای ماهانه بررسی میگردد.
5- تعیین سطح مقاومت (Risstance) یا حد بالای قیمت و سطح حمایت (Support) یا حد پائین قیمت و نقطه شکست (Breakout). در این حالت فرصتهای خرید یا فروش از راه برآورد محدوده نوسانات در دو سطح حمایتی و مقاومتی مشخص میشود که نحوه تعیین اینگونه فرصتها خود به مهارت و تبحر نیاز دارد. تحلیلگران تکنیکال حرفهای بدقت حرکات بازار را تشخیص میدهند تا از روند گذشته نتیجه گیری بهتری بدست آورند.
شما هم میتوانید تحلیل تکنیکال را بصورت از ابتدا و کاملا کاربردی فرا بگیرید: جزییات بیشتر بسته آموزشی تحلیل تکنیکال
3- روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT)
این روش که ابتدا توسط هری مارکویتز بصورت عملی بیان شد بر اساس یک سری مفروضات خاصی است که اهم آن گویای این است که بازار کارا است و انتشار اطلاعات بصورت یکپارچه و در اختیار همکان است و شفافیت اطلاعات در معاملات حاکم است.
مبنای این روش بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است. لذا قاعدتاً سرمایهگذار حرفهای نباید تمامی سرمایه خود را در یک دارایی سرمایهگذاری کند (منطق اقتصادی نیز این را تایید میکند ).
بلکه بایستی آن را در مجموعه ای از سهام یا دارائیها سرمایه گذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است. البته سرمایهگذاران بزرگی همانند وارن بافت به تشکیل سبد سهام به این شکل اعتقاد ندارند.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
برای ورود به بازارهای مالی نیاز دارید بدانید تحلیل فاندامنتال چیست؟ و نحوه تحلیل فاندامنتل چگونه است. در تمام بازارهای مالی اعم از بازارهای سنتی و بازارهای نوپایی همچون ارزهای دیجیتال برای تحلیل وضعیت بازار و تصمیم گیری جهت خرید و فروش چند روش وجود دارد. یکی از مهمترین تحلیلها تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) میباشد. در ادامه به بررسی کامل این تحلیل میپردازیم:
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال چیست؟ تحلیل فاندامنتال (FA) روشی برای اندازه گیری ارزش حقیقی اوراق بهادار از طریق بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط است.
تحلیلگران فاندامنتال هرآنچه را که میتواند بر ارزش اوراق بهادار اثر بگذارد، از عوامل کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته، تا شرایط اقتصادی خرد مانند اثربخشی مدیریت شرکتها را نیزمطالعه و بررسی میکنند.
هدف تحلیل فاندامنتال:
هدف از تجزیه و تحلیل سهام این است که مشخص شود آیا اوراق بهادار در بازار، ارزش گذاری شده است یا خیر؟ تحلیل فاندامنتال معمولا از دیدگاه خرد و کلان انجام میشود تا اوراق بهاداری که در بازار قیمت مناسبی ندارند را شناسایی کند. تحلیلگران معمولا به ترتیب وضعیت کلی اقتصاد و سپس قدرت صنعت را قبل از تمرکز بر عملکرد شرکتهای منحصر به فرد برای دستیابی به ارزش متعارف بازار سهام مطالعه میکنند.
تحلیلگران فاندامنتال از دادههای عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع اوراق بهادار دیگر استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار میتواند با بررسی عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، تجزیه و تحلیل فاندامنتال ارزش اوراق قرضه را انجام دهد.
در تحلیل فاندامنتال سهام از درآمدها، رشد آینده، بازده حقوق صاحبان سهام و سایر مراحل تحلیل فاندامنتال بورس دادهها برای تعیین ارزش بنیادین و پتانسیل شرکت جهت رشد استفاده میشود.
تحلیل فاندامنتال در بازار بورس
وقتی در مورد بورس صحبت میکنیم شما روی سهمهای یک شرکت واقعی سرمایهگذاری میکنید که درآمد سه ماهه ، بازده و سودش را به عنوان شاخصهای رشد شرکت گزارش میدهد. این میتواند برای یک سرمایهگذار شاخص خوبی از این جهت باشد که افزایش قیمت در آینده به چه عواملی بستگی دارد و وضعیت سهام آنها در آینده چگونه خواهد بود. بنابراین تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال در بازار بورس شامل بررسی گزارش درآمد، عملکرد شرکت، هیئت مدیره و … میشود.
تحلیل فاندامنتال در حوزه کریپتوکارنسی:
در داراییهای مالی سنتی همچون سهام، تحلیل فاندامنتال شامل ارزیابی سلامت مالی شرکت براساس صورتهای مالی آن است. سرمایه گذارانی که در زمینه داراییهای مالی سنتی تخصص دارند دادهها و اطلاعات قابل ملاحظهای برای تحلیل دارند، بنابراین تحلیل فاندامنتال یک فرآیند نسبتا ساده و قابل فهم است. اما در حوزه رمزارزها شرایط کمی متفاوت است.
اکثر پروژههای رمزارزها هیچ درآمد، سود و سایر معیارهای سنتی را ندارند تا مردم جهت ارزش گذاری سهامهای مالی از آن استفاده کنند. لذا سرمایه گذاران حوزه رمزارزها بدون معیارهای سنتی، باید از دیدگاه کمی متفاوت تری به تحلیل فاندامنتال بپردازند. همچنین بهتر است این نکته را مدنظر داشته باشیم که به دلیل ماهیت منحصربه فرد بازار رمزارزها تحلیل فاندامنتال همیشه کارساز نیست.
به عنوان مثال دنتاکوین (DCN) را در نظر بگیرید. این ارز نمونه ای از اولین رمزارز مبنی بر اتریوم است که در صنعت دندانپزشکی مورد استفاده است. دنتاکوین یک روش پرداخت محسوب میشود که در کلینیکهای دندانپزشکی، آزمایشگاهها و سایر مشاغل در چندین کشور جهان پذیرفته شده است.
به علاوه این ارز مجموعه ای از شرایط نرم افزاری ایجاد کرده است و این امکان را به بیماران میدهد تا نظرات خود را بدون سانسور در بلاک چین بنویسند. در سیستم بلاک چین پس از نظرسنجی توسط بیمار به او توکن اهدا میشود.
این پاداش باعث شد ارزش بازار این رمزارز ظرف مدت کوتاهی افزایش پیدا کند اما پس از گذشت مدتی ارزش بازار رشد چندانی نکرد و در واقع اگر بر روی چنین پروژهای سرمایه گذاری کرده بودید قطعا زیان میکردید.
بنابراین ما در حوزه ارزهای دیجیتال با داراییهایی سر و کار داریم که محصولی را ارائه میدهند، در مورد این محصول باید هدف بازار آن، نیاز جامعه بشری و بسیاری موارد را مورد بررسی قرار دهیم.
ممکن است پروژهای بسیار عالی و جذاب باشد اما در زمان فعلی جهان به آن نیازی نداشته باشد لذا احتمال موفقیت آن بسیار کاهش خواهد یافت. بنابراین برای تحلیل فاندامنتال رمزارزها و پروژههای در حال حاضر باید اطلاعات و دیتاهایی مراحل تحلیل فاندامنتال بورس را جمع آوری کرد، که در ادامه به بررسی منابع این اطلاعات میپردازیم.
منبع اطلاعات تحلیل فاندامنتال:
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال نیاز به اطلاعات عمیق در این زمینه دارد، برای گردآوری این اطلاعات چندین منبع وجود دارد که در ادامه به معرفی آن میپردازیم:
اکثر رمزارزها دارای وبسایتی هستند که هدف آن را نشان میدهد وهمچنین وایت پپر و کانالهای اجتماعی مختلف را ارائه میدهد.
۲.وایت پپر:
وایت پپر یک گزارش معتبر است که موارد استفاده یک پروژه را بررسی میکند و مطالعه آن برای سرمایه گذاران اقدامی ضروری است. وایت پپر در مورد اهداف پروژه، فناوری، عملکردهای داخلی، تایم لاین و سایر جنبههای مختلف پروژه صحبت میکند. از آنجایی که وایت پپرها اغلب توسط توسعه دهندگان برای سایر توسعه دهندگان نوشته میشود گاهی خواندن و بررسی آنها دشوار است و به همین دلیل برخی وبسایتها به تجزیه و تحلیل آنها اختصاص داده شدهاند. اگر یک رمزارز وایت پپر ندارد آن را یک زنگ خطر تصورکنید و بدانید احتمالا سرمایه گذاری در حوزهی آن رمزارز زیاد مفید نخواهد بود و از طرفی دیگر داشتن وایت پپر هم لزوما به معنی اعتبار پروژه نیست و این امکان وجود دارد شرکتی کلاهبردار وایت پپری بیکم و کاست و متقاعدکننده داشته باشد.
۳.کانالهای ارتباطی جامعه:
برای هر پروژه مهم توسعه یافتن در انزوا امری غیرممکن است. تمام رمزارزهای موفق حداقل در چند شبکه اجتماعی حضور دارند، و بعضی حتی در برنامه هایی چون اسلک (slack)، تلگرام یا دیسکورد (Discord) کانالهای مخصوص خود را دارند. توسعه دهندگان معمولا به روزرسانیهای خود را در وب سایت یا با استفاده از پلتفورم آنلاین مدیوم (Medium) منتشر میکنند.
۴.نشریات و خبرگزاریها:
امروزه روزنامه نگاران زیادی در زمینه فناوری رمزنگاری و بلاک چین تخصص دارند. در نتیجه شما میتوانید همواره بررسی کنید که خبرنگاران درباره هر پروژه چه مطالبی میگویند که نظر شما را جلب کند. همیشه هنگام بررسی منبع اطلاعات هوشیار باشید. صحت اطلاعات را از چندین منبع تایید کنید و این نکته را بدانید که پرداخت پول به اینفلوئنسرها و وبسایتها برای ارائه نقد و پیشنهاد وسوسه کننده در خصوص یک پروژه خاص اصلا موضوع عجیب و غیرقابل باوری نیست.
مراحل تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال:
قبل از پرداختن به این موضوع بهتر است بدانیم هیچ چارچوب کلی توافق شدهای برای تحلیل فاندامنتال رمزارزها وجود ندارد. تمام تریدهای باتجربه روشهای مخصوص به خود جهت تحلیل فاندامنتال به صورت کمی و کیفی را دارند.
تمامی روشهای تحلیل بنیادی بررسی این نکته است که آیا ارز دیجیتال مورد نظر ارزش سرمایه گذاری دارد یا خیر؟
در ادامه ما برخی از روشهای موجود تحلیل فاندامنتال که توسط اکثر تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرد را ارائه میدهیم.
۱.مارکت کپ (ارزش بازار):
مارکت کپ به عنوان “ارزش کل بازار یک شرکت که به دلار نشان داده میشود” تعریف میشود و از ضرب تعداد کوین در گردش یک پروژه در قیمت آن کوین به دست میآید و معمولا اولین فاکتور در تحلیل فاندامنتال یک رمزارز میباشد. مارکت کپ از آن جهت که فضای رشد رمزارز را به شما نشان میدهد نیز دارای اهمیت است.
برای محاسبه ارزش بازار یک ارزدیجیتال، قیمت فعلی هر کوین را در موجودی در گردش آن ضرب میکنیم. به عنوان مثال اگر ۱ میلیون کوین به قیمت ۱ دلار در گردش بازار باشد، ارزش کل بازار ۱ میلیون دلار میشود. شما میتوانید با مراجعه به صفحه قیمت ارز دیجیتال کوین کده ارزش بازار اکثر رمزارزها را مشاهده کنید.
در بازار رمزارزها، تمایلات روانی و ذهنی اغلب به سمت کوینهایی با قیمت کمتر است و سرمایه گذاران مبتدی اغلب ترجیح میدهند به جای بخش کوچکی از یک کوین گران قیمت، صاحب یک واحد کامل از یک کوین ارزان قیمت باشند. (به عنوان مثال ۱۰۰۰ واحد اتریوم را بر۰.۰۰۵ واحد بیت کوین ترجیح میدهند).
با این وجود یک رمزارز ارزان قیمت میتواند ارزش بازار یکسانی با یک رمزارز گران قیمت داشته باشد در صورتی که گردش آن در بازار بسیار بیشتر باشد. و در این صورت چنین ارزی نمیتواند همانند بیت کوین در دوران طلایی خود رشد کند زیرا برای دو برابر شدن قیمت هر واحد آن به سرمایه گذاری بسیار بیشتری نیاز دارد. به همین دلیل است که سرمایه گذاران رمزارزها میگویند هرچه ارزش بازار یک رمزارز کمتر باشد پتانسیل رشد آن نیز بیشتر میشود. به عنوان مثال قیمت بیت کوین ۴۹.۰۰۰ دلار میباشد و قیمت اتریوم ۳.۰۰۰ دلار است. لذا ممکن است عدهای این عقیده را داشته باشند که بیت کوین رشد خود را کرده و اتریوم میتواند رشد بالاتری داشته باشد. این افراد بر اساس صرفا قیمت یک دارایی تصمیم گیری میکنند؛ حال آنکه قیمت، فاکتور نشان دهنده ارزش یک بازار نیست بلکه مارکت کپ یک دارایی، مقدار سرمایه موجود در آن را نشان میدهد.
دلیل آنکه بسیاری از هودل کنندگان بیت کوین (اصطلاحی در جامعه رمزارزهاست و به افرادی گفته میشود که بجای فروش رمزارزها، آن را برای مدت طولانی نگهداری میکنند) معتقدند در آینده ثروتمند خواهند شد، به موجودی بیت کوین که محدود به ۲۱ میلیون کوین است مربوط میشود.
قانون عرضه و تقاضا مشخص است، عرضه کم و تقاضا بالا قیمت را افزایش میدهد. هنگامی که عرضه بیت کوین درنهایت تمام شود تقاضا برای رمزارز قیمت آن را افزایش میدهد. البته قانون عرضه و تقاضا میتواند برعکس هم عمل کند. به همین دلیل است که هنگام تحلیل فاندامنتال باید توجه ویژهای به عرضه کوین نیز داشته باشید.
حجم معاملات یک فاکتور مهم برای محبوبیت رمزارز است. به بیان ساده میتوان گفت حجم معاملات مقدار رمزارزی است که در یک بازه مشخص معامله شده است. به بیان دیگر، حجم معاملات مشخص میکند چه مقدار خرید و فروش در تمام بازارهای معاملاتی صورت گرفته است. هنگامی که یک رمزارز حجم معاملاتی پایینی دارد به این معناست که تقاضایی برای آن وجود ندارد و برعکس.
هنگامی که ارز دیجیتال حجم معاملات بالایی داشته باشد، بدان معنا است که بسیاری از افراد بر روی این ارز دیجیتال فعال هستند. شما میتوانید حجم معاملات را در صرافیهای ارز دیجیتال یا سایتهایی نظیر کوین مارکت کپ بررسی کنید تا متوجه شوید که ارز دیجیتال مورد نظر شما در تمام بازارهای معاملاتی، چه میزان خرید و فروش میشود.
در این خصوص، همچنین باید بدانید که ارز دیجیتال مورد نظر در چند صرافی در دسترس است. اگر فقط در صرافیهای کوچک و کمتر شناخته شده معامله میشود، به این معنی است که تقاضا برای خرید آن نیز کم است.
همانطور که قبلا اشاره کردیم دنتاکوین نمونهای از یک رمزارز با کاربرد بسیار کم است. برخی از رمزارزها صرفا به این دلیل وجود دارند تا توسعه دهندگان آنها بتوانند با شکار سرمایه گذاران بدون توجه به اینکه آیا پروژه مورد حمایت آنها مشکلی از عموم مردم برطرف میکند یا خیر، به آسانی درآمد کسب کنند. اگرچه به نظر مراحل تحلیل فاندامنتال بورس میرسد که شکست دنتاکوین از قبل مشخص بود، اما پیش بینی پتانسیل اکثر ارزهای دیجیتال بسیار سختتر است. پیشنهاد میکنیم شبکهای از سرمایهگذاران ارز دیجیتال با پیشینههای مختلف ایجاد کنید تا به صورت دسته جمعی به پیش بینی و قضاوت پتانسیل کاربرد کوین مورد نظر بپردازید.
۵.موسسان و توسعه دهندگان:
بررسی تیم توسعه دهنده رمزارزها باید یکی از مهمترین بخشهای تحلیل فاندامنتال باشد. هرچند مایه تاسف است که فضای رمزارزها افرادی ناشایست را به خود جلب کرده که برای متقاعد کردن سرمایه گذاران مبتدی جهت حمایت از پروژه آنها حاضرند دروغ بگویند. در واقع بسیاری از پروژههای رمزارزها درصدد آن هستند تا سرمایه افرادی که هیچ تجربهای در این زمینه ندارند را از آنها بگیرند.
همچنین چندین پروژه وجود داشتند که سعی داشتند از طریق پنهان کردن هویت بنیانگذاران و توسعه دهندگان به دلایل امنیتی، خود را معتبر جلوه دهند. لذا اکیدا توصیه میکنیم قبل از سرمایه گذاری در حوزهی رمزارزها به دقت به مطالعه ی مصاحبهها و کنفرانسهای موسسان و توسعه دهندگان بپردازید.
هنگامی که صحبت از پروژههای بلاک چین میشود موارد زیادی وجود دارد که میتواند اشتباه از پیش برده شوند. شما همیشه باید با پیدا کردن شرایطی قانونی برای پروژه اقدام به شروع آن کنید. مشخصا تمام افراد در زمینه توافق نامههای بین المللی کپی رایت و قوانین حفظ حریم خصوصی متخصص نیستند اما انجمنها و گروههای ارز دیجیتال در این مورد میتوانند کمک شایانی کنند.
نکته بعدی مقیاس پذیری است، حتی بیت کوین قدیمی ترین و بزرگترین رمز ارز علیرغم منابع و نیروی انسانی خود دارای مشکلات مقیاس پذیری است. همچنین اتریوم یکی دیگر از رمزارزهای بزرگ بعد از بیت کوین نیز با مشکل مقیاس پذیری مواجه است.
نکته آخر اینکه مطمئن شوید آیا رقبای قابل توجهی وجود دارند یا خیر؟ امروزه ارزهای دیجیتال بسیار موفق نظیر بیت کوین، مزیت اول بودن در دنیای ارز دیجیتال را دارد. این موضوع به بیت کوین امکان داده است تا قبل از ورود سایر ارزهای دیجیتال، توجهات بسیار زیادی را به خود جلب کند.
بعضی از پروژههای رمزارزها ایدهای برای آینده و هدف خود ندارند. این پروژهها با جاه طلبی برای تغییر جهان راه اندازی میشوند اما در نهایت یک محصول کاربردی را ارائه نمیدهند. این اطمینان را داشته باشید در صورتی که پروژهای دارای نقشه راه مبهم و غیر عملی باشد و وایت پپر نداشته باشد راه به جایی نخواهد برد و قطعا آینده روشنی نخواهد داشت.
یک نمونه تحلیل فاندامنتال اتریوم:
اتریوم اولین بار توسط ویتالیک بوترین (محقق و برنامه نویس در حوزه ارز دیجیتال) در سال ۲۰۱۳ معرفی شد و اکنون یکی از بزرگترین پروژههای بلاک چین در دنیاست. اتریوم از همان روزهای نخست طرفدارانی داشت که معتقد بودند این پروژه پتانسیل تغییر دنیا را دارد. در ادامه به بررسی تحلیل فاندامنتال اتریوم میپردازیم:
تحلیل بازار بورس ، تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال
روش تحلیل بازار بورس ، شامل دو نوع تحلیل هست :تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال.روش تحلیل بازار بورس یک مهارت بسیار کلیدی است. اگه بتونی بازار بورس رو به درستی تحلیل کنی ، سیگنال های مثبت و منفی اون رو دریافت می کنی.
پس خرید و فروش سهام تا جایی که ممکنه کم ریسک میشه. با این اوصاف یاد گرفتن روش تحلیل بازار بورس ، یک مهارت کلیدی است. دوره های آموزشی متفاوتی در این زمینه برگزار میشه .
تحلیل بازار بورس
روش تحلیل بازار بورس از اصلی ترین و پایه ای ترین مهارت هایی است که برای ورود به بازار بورس لازمه.این مهارت رو یا باید یاد بگیری و یا از مهارت فردی که روش تحلیل بازار بورس رو بلده استفاده کنی.به نظرم حتی اگه قراره از مشاوره فرد دیگه ای استفاده کنی ، بهتره خودت هم تا حدودی از این علم اطلاعات داشته باشی.تحلیل بازار ، تابلو خوانی و…جزو مهارت های یک فرد فعال در بازار بورس است.
روش تحلیل بازار بورس:
در بازارهای بورس جمعیت زیادی از سرمایه گذارها از جهت شغل ،تحصیلات و تجربه وجود دارند. هر گروه با توجه به تخصص خودش شیوه ای را برای تجزیه و تحلیل بازار بورس و سهام انتخاب میکنن.بر اساس تغییرات، عرضه و تقاضای بازار مراحل تحلیل فاندامنتال بورس تغییر می کنه. اگر تعداد خریدار های یک سهم از تعداد فروشنده های اون بیشتر باشه( یعنی تقاضای خرید یک سهم بیشتر از میزان عرضه اون برای فروش هست) ، قیمت اون سهم افزایش پیدا میکند و برعکس .
درک عرضه و تقاضا و تغییرات قیمتی ناشی از آن بسیار راحته. اما چیزی که سخت و دشواره فهم مواردی هست که به تغییرات عرضه و تقاضا در بازار سهام می انجامد.به خاطر این موضوع تحلیل های مختلفی در بازارهای مالی شکل گرفته . مهم ترین آن ها تحلیل های بنیادی و تکنیکی هستند.این تحلیلها رویکردهای متفاوتی برای تصمیم گیری در زمینه تجربه یا سرمایه گذاری در بازارهای مالی دارن.
انواع تحلیل بازار بورس:
دو نوع تحلیل بازار بورس وجود داره.
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی
تحلیل تکنیکال یا فنی
روش تحلیل بازار بورس به روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی:
به بررسی رفتار قیمت و پیش بینی اون به وسیله در نظر گرفتن عوامل تغییر، تحلیل بنیادی میگیم.عوامل تغییر میتوانند اقتصادی ،سیاسی ،اجتماعی و یا نظامی باشند.برای معاملات کوتاه مدت و نوسان گیر در بازارهای مالی این تحلیل کارایی خیلی کمی داره . چون با توجه به عوامل زیادی که بر روی قیمتها اثرگذار هستندف جمعبندی آنها برای این معاملات غیر ممکن است.
بهترین کاری که تحلیل بنیادی انجام میدهف ارائه دلیل تغییرات قیمت ها بعد از ایجاد آنها در بازارهای مالی است. ولی باید دقت کنیم که در لحظاتی از بازار ، که اخبار مهم فاندامنتال عنوان میشه( مثل اعلام نرخ بهره ) ممکن بازارها دچار تغییرات خیلی زیادی بشن .
معمولاً جهت این تغییرات را هیچ فاندامنتال کاری به درستی پیش بینی نمی کرده.
روش تحلیل بازار بورس به روش تحلیل تکنیکال یا فنی:
در این تحلیل به بررسی نوسانات قیمت سهام یا ارز در گذشته می پردازیم. این کار ، به کمک نمودار و به منظور پیشبینی حرکتهای آینده بازار انجام می گیرد.در این تحلیل تلاش میشه از روند قیمت یک سهم در گذشته ،آینده این سهم را پیش بینی کنیم . تحلیل تکنیکی رو میشه برای هر نوع کالا یا شاخص یا سهام و غیره به کاربرد.اساس این تحلیل ها ریاضیات است. که در چارت واندیکاتور (شاخص) خلاصه میشه.
یک تحلیلگر تکنیکی معتقده که همه اطلاعات یک سهام یا یک ارز در سابقه قیمت اون سهم نهفته شده و. پس از روند حرکت قیمت میشه آینده اون رو پیش بینی کرد.
مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال :
تحلیل تکنیکی سرعت عمل بالایی داره . به ما این امکان رو میده که در مدت کوتاه تری نسبت به تحلیل بنیادی تعداد خیلی بیشتری سهم یا ارز را مورد مطالعه و بررسی قرار بدیم.تحلیل تکنیکی به دانش بالای علوم اقتصادی و سیاسی احتیاج داره دقیقاً بر عکس تحلیل بنیادی.در حال حاضر تحلیل تکنیکی در بورس های معتبر دنیا رواج زیادی پیدا کرده و طرفدارهای خاص خودش را دارد. ولی تحلیل فاندامنتال یا بنیادی ، تحلیل همین تعداد ارز یا سهام را در مدت طولانی تری انجام می ده.
تحلیل تکنیکی مثل هر تئوری دیگه ای منطق خاص خودش را دارد.
محور اصلی تحلیل تکنیکی:
همه چیز در نوسان قیمت خلاصه میشه.مهمترین اصل تحلیل تکنیکی همین نکته است . هر عاملی که بر قیمت سهام تاثیر گذار باشه( چه اقتصادی و چه سیاسی و یا روانشناختی) به نوعی بر قیمت سهام یا ارز اثر دارد.به عبارتی هر تغییر قیمتی همراه با یک محرک خارجی اتفاق میافته. این امر لزوم بررسی دقیق نوسان قیمت و تحلیل اون رو نشان می دهد.
با تحلیل کردن نمودار قیمت و بررسی اندیکاتورها، بازار خودش رو به تحلیل گر نشون میده و آینده آن قابل پیش بینی هست.
توجه بسیار مهم:
این منطق در تضاد با تحلیل پایه ای وجود دارد! چون در تحلیل پایه ای به چرایی عوامل توجه میشه . در نتیجه از تحلیل عوامل تاثیرگذار بر روند حرکت بازار به دست میاد.مثلاً اگر تقاضا بیش تر از عرضه باشه، فاندامنتالیست میگه قیمت بالا میره، در حالی که چارتیست با دیدن رشد قیمت میگه تقاضا بیشتر از عرضه بوده.قیمت در یک روند حرکت می کند!
این پیش فرض اساس و پایه ی همه ی روش های تحلیل تکنیکی هست. وقتی نوسانات بازار با حرکت یا ترند مطابقت داشته باشند، این حرکت قابل تحلیل هست .بر عکس یک بازار آشفته رو نمیشه تعریف کرد.
با اطمینان به اینکه حرکت قیمت ،نتیجه ترند هست دو مطلب قابل گفتن است .
اول اینکه ترند جاری با احتمال زیادی ادامه پیدا میکنه و روی خودش بر نمیگرده.( به استثنای بعضی بی نظمی ها در حرکت بازار)
دوم اینکه ترند جاری ادامه پیدا میکنه تا زمانی که ترند مخالف جایگزین بشه.
تاریخ تکرار میشه
تحلیل تکنیکی و پویایی بازار رابطه خیلی نزدیکی با روانشناسی انسان دارند .این الگوها از الگوهای گرافیکی قیمت در سالهای گذشته شناسایی و تقسیم بندی شده است .تا حالت های روانشناسانه بازار رو نشون بدن.وضعیت روانی حاکم بر بازار را نشان می دن که آیا بازار صعودی پیشرفت داشته یا نزولی ؟
این الگوها در گذشته بودند و الان هم میشه از آنها استفاده کرد. چون اساس آن ها بر روی روانشناسی انسان است ، که در طول سالهای زیادی بدون تغییر مانده.هرکدوم از تحلیل های تکنیکی و بنیادی نقاط ضعف و قوت زیادی دارند. طوری که نمیشه گفت کدوم یکی از آنها به تنهایی کاربرد بیشتری دارد. بلکه باید گفت این دو مکمل یکدیگر هستند.سرمایه گذار ها معمولاً در تصمیم گیری های کوتاه مدت و بلند مدت، هر دو مورد را با هم تلفیق می کنند تا بتونند تصمیمات بهینه اتخاذ کنند.
روش های مختلف تحلیل بازار بورس :
برای تحلیل بازار سهام و ارز روشهای دیگری نیز وجود دارند ، مثل :
- مدل های اقتصاد سنجی مراحل تحلیل فاندامنتال بورس مالی
- مدل های دینامیکی با محوریت شبکه های عصبی و نظریه شواب
- مدلهای نظریه سقوط بازار سهام شاخص های پیش رو
- روش های پیش بینی نقاط برگشت
مدل های نوسان تحلیل روانشناسی بازار ریال تحلیل زیرساختهای بازار به طور کامل و ….که از جهت هایی شبیه به تحلیل بنیادی و از نظر هایی در گستره روش های تکنیکی قرار می گیرن.