تحلیل بنیادی در بورس چیست؟

تحلیل بنیادی
سرمایه گذاران زیادی در بازارهای مختلف مالی از جمله بورس، فارکس و اخیرا ارزهای دیجیتال وجود دارند که بر اساس تحلیل های متفاوتی از جمله تحلیل تکنیکال به معاملات خود می پردازند، اما یکی از تحلیل های کاربردی در میان این معامله گرها، تحلیل بنیادی یا فاندامنتال Fundamental می باشد که به رفتار، اخبار و رویدادهای در حال وقوع مرتبط با تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ یک سهم می پردازد.
برای مشاوره کاربرد تحلیل بنیادی
برای مشاوره کاربرد تحلیل بنیادی
عناوین اصلی این مقاله
بازارهای مالی و بورس جزو مهم ترین بازارها برای کسب درآمد و دریافت سودهای بیشتر هستند، اما این نکته نیز حائز اهمیت می باشد که در این نوع بازارها خطرات و ریسک زیادی وجود دارد که هر سرمایه گذاری باید از روش هایی مختلفی که آموزش دیده استفاده کرده و از ضررهای احتمالی جلوگیری کند.
تحلیل های زیادی در بازارهای مالی وجود دارد که به تمامی معامله گران در راستای یافتن مسیر و پروژه برتر کمک می کنند تا آنها بتوانند با مطالعه و بررسی انواع تحلیل های بازاری از جمله تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و انواع تحلیل های دیگر به کسب درآمد برسند.
در این مقاله قصد داریم یکی از پرکابردترین تحلیل های کسب درآمد در دنیای بورس، ارزدیجیتال و بازارهای مالی بین المللی دیگر به نام تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال به همراه عوامل تاثیرگذار در نحوه تحلیل صحبت کنیم.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست
تحلیل فاندامنتال در واژه نامه انگلیسی به صورت Fundamental نوشته می شود. فاندامنتال به معنی تاثیر افکار ذهنی بر سرمایه گذاری فرد می باشد. تحلیل بنیادی یا همان فاندامنتال به روشی از تحلیل های موجود در بازار می گویند که در آن بسیاری از معامله گران بازارهای مالی از جمله بازار بورس ایران، بازار ارزهای دیجیتال و یا بازار بین المللی فارکس از آن استفاده می کنند.
تحلیل فاندامنتال Fundamental Analysis با نماد FA نشان داده می شود. این نوع تحلیل درست برعکس تحلیل تکنیکال تلقی می شود. تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی در واقع از تمرکز بر نمودارها، کندل های قیمتی و روندهای نزولی و صعودی به وجود می آید، اما تحلیل بنیادی به مطالعه وقایع و حوادث روزمره مرتبط با بازارهای مالی می پردازد.
اگر بخواهیم به صورت تخصصی تر به تعریف تحلیل فاندامنتال یا بنیادی بپردازیم باید بگوییم که این نوع تحلیل برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی مشخص از جمله، سهم یک شرکت، ارزهای دولتی و غیر دولتی، رمزارزهای دیجیتال و غیره با توجه به بررسی وضعیت اقتصادی و سیاسی آن استفاده می شود.
معامله گرانی که از تحلیل بنیادی برای ارزیابی ارزش یک سهم استفاده می کنند، در واقع به شرایط و نقشه راه یک پروژه، بررسی اخبار مرتبط با آن، وضعیت مالی و مدیریتی و در نهایت دیدگاه های دیگران نسبت به آن پروژه را بررسی کرده و بر اساس نتایج بدست آمده اقدام به سرمایه گذاری در مورد مدنظر می کند.
برای مثال پیش بینی می شود پروژه x به دلیل داشتن یک نقشه راه و مدیریت مناسب در آن، پتانسیل بالقوه رشد داشته و باعث سوددهی می شود، اما چیزی که هر سرمایه گذار یا معامله گری باید در نظر گرفته باشد این است که استفاده از تحلیل بنیادی به تنهایی کافی نبوده و تمامی مسائل دیگر نیز باید بررسی شود.
علاوه بر تحلیل بنیادی دو نوع تحلیل دیگر در بازارهای مالی وجود دارد که به تحلیل تکنیکال و تحلیل احساسات معروف می باشند. در تحلیل تکنیکال معامله گران حرکت های بازار را پیگیری کرده و در تحلیل احساسات به رفتار معامله گرها در بازار به هنگام وجود هیجانات پرداخته می شود. معامله گران باید به یاد داشته باشند که همه این تحلیل ها برای داشتن ریسک کمتر و معاملات معقول تر ضروری می باشد و باید احساسات هیجانی خود را طی انجام معامله کنترل کنند.
انواع تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی fundamental را می توان به دو دسته کمی و کیفی تقسیم بندی کرد. فاندامنتال کمی همانطور که از اسمش پیداست به تعداد و مقدار یک ارز اشاره دارد و فاندامنتال کیفی به ماهیت و استاندارهای مرتبط با آن می پردازد.
به طور کلی فاندامنتال تمام اطلاعات رفاه اقتصادی از جمله درآمد و سود حاصله مرتبط با یک پروژه را پوشش می دهد، اما آیا می توان از کیفیت و مدیریت آن پروژه برای سرمایه گذاری چشم پوشی کرد. تحلیل بنیادی کمی به مطالعه ارزش و عددی یک تجارت اشاره دارد. صورت های مالی، درآمد، سودهای تجارتی، دارایی و موارد از این قبیل مرتبط با تحلیل بنیادی کمی هستند که با تمرکز بر همان صورت های مالی به راحتی به دست می آید.
در رابطه با تحلیل کیفی باید گفت که این تحلیل کیفیت کار مدیران یک تجارت، حق ثبت اختراع و فناوری انحصاری و شناسایی نام تجاری یک پروژه را مورد بررسی قرار می دهد. معمولا تحلیل کیفی کمتر از تحلیل کمی دیده می شود، اما از نظر تحلیلگرهای بزرگ استفاده از هر دو نوع تحلیل در یک زمان می تواند احساس رضایت بیشتری را به سرمایه گذار دهد.
معامله گری با توجه به موقعیت و وضعیت اقتصادی در هر زمان شرایط خاص خود را دارد. بنابراین یک معامله گر خوب باید بداند که اول از همه تمام اطلاعات کافی را جمع آوری کرده و همه آن ها را با هم بررسی و به مقایسه آنها پرداخته و سپس با در نظر گرفتن انواع تحلیل های بنیادی و همچنین تحلیل های کاربردی دیگر می تواند به نتیجه دلخواه خود برسد.
آموزش تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی مراحل بسیاری دارد که هر معامله گر با استفاده از دانش و آگاهی خود و همچنین تجربیاتی که در این مسیر کسب می کند، می تواند استراتژی و روش معاملاتی مختص خود را به وجود آورد، اما آموزش هایی برای این نوع تحلیل وجود دارد که یادگیری برخی شاخص ها می تواند در روند تشخیص درست معامله گر موثر باشد.
در تحلیل بنیادی اولین شاخصی که بهتر است آن را بشناسیم، شاخص درآمد به ازای هر سهم می باشد. این شاخص به بررسی درآمد خالص از یک پروژه می باشد که بر اساس هر سهم تعیین می شود. شاخص در آمد به ازای هر سهم با علامت اختصاری EPS نشان داده می شود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران می باشد.
بررسی نسبت قیمت به درآمد مورد دیگری می باشد که هر سرمایه گذاری باید آن را بداند. نسبت قیمت به درآمد یا P/E در واقع به سهامدار نشان می دهد که قیمت یک سهم در مقایسه با یک سهم دیگر کمتر یا بیشتر است. هرچه P/E کمتر باشد، سرمایه گذاری در آن سهم مطلوب تر خواهد بود.
صورت سود و زیان به یکی از انواع صورت های مالی گفته می شود که در آن اطلاعاتی از قبیل درآمد، هزینه، سود و ضرر یک شرکت گزارش داده می شود. به همین خاطر می توان گفت که بررسی صورت های مالی راه مناسبی برای تشخیص شرکت های آینده دار می باشد.
یکی دیگر از راه هایی که می توان از آن طریق اطلاعات مفیدی در زمینه معتبربودن یک شرکت متوجه شد، بررسی ترازنامه آن شرکت می باشد. ترازنامه در واقع دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام را در پایان یک بازه زمانی را به طور کامل نشان داده و سرمایه گذار می تواند با حذف بدهی ها از کل دارایی ها، ارزش خالص نهاد مالی را به دست آورد.
بیشتر بخوانید: EPS در بورس
تحلیل بنیادی فاندامنتال ارز دیجیتال
تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال که به تازگی محبوبیت زیادی در میان معامله گران پیدا کرده، در واقع تفاوت چندانی با تحلیل بنیادی بازارهای سنتی ندارد، اما در ادامه قصد داریم به بررسی مواردی بپردازیم که برای تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال از اولیت بیشتری برخوردار هستند.
اولین کاری که باید برای تشخیص ارزش یک دارایی دیجیتال به آن پرداخت، مطالعه وایت پیپر یا کاغذ سفید آن ارز یا پروژه می باشد. وایت پیپر در واقع متنی است که در آن از اهداف، کاربرد، نقشه راه و طرح عرضه پروژه مورد بررسی قرار می گیرد. وایت پیپر در واقع یک فایل کامل از فعالیت پروژه می باشد که قبل از عرضه اولیه آن منتشر می شود.
مورد بعدی که در تحلیل بنیادی یک ارز تاثیر می گذارد، تیم آن پروژه می باشد. برای مثال اگر تیم یک پروژه متشکل از افراد سرشناس و معتبر باشد می توان این نتیجه را دریافت کرد که سرمایه گذاری در آن پروژه به خوبی انجام خواهد شد. فراموش نکنید که در نظر گرفتن تیم تشکیل دهنده یک رمرارز به تنهایی کارساز نبوده و گاهی باعث ضررهای بزرگی در بازارهای پرریسک مثل ارز دیجیتال می شود.
پیگیری اخبار روزمره نیز یکی از راه هایی می باشد که می توان از آن طریق به یک دارایی دیجیتال ارزش داد. بنابراین دنبال کردن اخبار مرتبط با ارزهای دیجیتال بسیار کاربردی بوده و سایت های زیادی در این زمینه مشغول به اطلاع رسانی به موقع می باشند.
بیشتر بخوانید: ارز دیجیتال چیست
منابع اطلاعات تحلیل بنیادی
منابع بسیاری وجود دارد که می توان از طریق بررسی و پیگیری اطلاعات درج شده در آن، به حواشی وضعیت اقتصادی و سیاسی در بازارهای مالی پرداخت. در ادامه به چند نوع از این منابع اشاره کرده تا سرمایه گذاران با استفاده از آنها بتوانند مطالب به روز را دنبال کنند.
همانطور که قبلا نیز اشاره شد، بدون کسب اطلاعات صحیح نمی توان به تحلیل بنیادی درستی دست یافت. بنابراین اشتباه در تشخیص خوب یا بد بودن یک سهم یا ارز می تواند منجر به سود و زیان زیادی برای معامله گر شود. ازین رو در ادامه به ارائه منابع مناسب برای تکمیل اطلاعات خود در رابطه با کیفیت و کمیت دارایی پرداخته شده است.
اولین چیزی که همه دنبال کنندگان بازارهای مالی را جذب می کند، اخبار و اطلاعیه های مطبوعاتی می باشد. خوشبختانه با وجود پلتفرم ها و سایت های خبری بسیاری به صورت اینترنتی می توان از اخبار روزمره و ثبت وقایع مرتبط با آنها به زودی مطلع شد و اقدام به تصمیم گیری سر فرصت کرد. این رسانه های اینترنتی معمولا خبرهایی از جمله عرضه اولیه بورس، هاردفورک و سافت فورک های ارزهای دیجیتال، قوانین و ضوابط معامله در یک سهام خاص، و مشارکت تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ های شرکت های بزرگ را پوشش می دهند.
هر سرمایه گذاری برای سپردن پول خود در یک سهم استرس زیادی خواهد داشت، بنابراین شرط عقل این است که با بررسی و کنجکاوی در تاریخچه تیم توسعه دهنده و بررسی اهداف آن می توان تا حدی از این استرس جلوگیری کرد و در نهایت انتخاب بهتری داشته باشد. در این مورد سرمایه گذار باید از خود تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ بپرسد که آیا تیم مورد نظر توسط افراد ماهر و زبردست و همچنین متخصص مدیریت می شود؟ و یا اینکه تا بحال چه پروژه ای دیگری را به ثبت رسانده اند؟
سوالاتی از این قبیل به سرمایه گذار کمک می کند تا اطلاعات مفیدی درباره پروژه و تیم آن کسب کند. بهتر است منابع معتبری را از گوگل به دست آورده و از مشاوران حرفه ای در این زمینه یاری گرفته شود.
صرافی های به خودی خود یک منبع تاثیرگذار محسوب می شوند. در واقع باید دید چه صرافی در چه صرافی یک ارز را در لیست ارزهای خود قرار می دهد. در رابطه با تحلیل فاندامنتال فرابورس ایران باید به این نکته توجه داشت که به دلیل محدود بودن زمان معامله و محدود بودن صرافی معامله گری تمام تمرکزها بر روی اخبار بوده و سرمایه گذاران می بایست منتظر خبرهای جدید در این رابطه باشند.
در ادامه بخوانید: راهنمای دریافت کد بورسی
برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل بنیادی در کانال تلگرام سرمایه گذاری عضو شوید همچنین کارشناسان مرکز مشاوره سرمایه گذاری دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره سرمایه گذاری تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون تحلیل بنیادی یا فاندامنتال Fundamental پاسخ دهند.
سوالات متداول
1- ✔️ تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
✔️ تحلیل بنیادی به نوعی از تحلیل بازارهای مالی می گویند که در آن به مطالعه رفتار و رویدادهای موثر در روند بازار می پردازد که در متن مقاله به آن توضیح داده شده است.
2- ✔️ آیا تحلیل بنیادی در بازار بورس و ارز دیجیتال مشابه می باشند؟
✔️ همانطور که در متن مقاله به آن اشاره شده است، تحلیل بنیادی در بازارهای مالی در واقع شبیه هم بوده، اما شاخص های متفاوتی مورد بررسی قرار می گیرد.
3- ✔️ از چه منابعی می توان برای کسب اطلاعات بنیادی استفاده کرد؟
✔️ در میان منابع کسب اطلاعات برای تحلیل بنیادی می توان به رسانه ها، سایت ها، صرافی ها اشاره کرد که در متن مقاله به آن اشاره شده است.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا همان Fundamental Analysis در کنار تحلیل تکنیکال از روش های بسیار مهم و پایه ای برای پیش بینی قیمت سهام و اوراق بهادار به حساب می آید که برای استفاده سرمایه گذاران بازارهای مالی از جمله بورس به وجود آمده است .
تحلیل بنیادی روشی در راستای ارزیابی اوراق بهادار است که شامل اندازه گیری ارزش ذاتی با توجه به تمامی عوامل مربوط به اقتصاد، مالی و دیگر عوامل کمی و کیفی محاسبه می شود. یک تحلیل گر فاندامنتال در تلاش است تا هر عاملی را که می تواند بر ارزش اوراق بهادار موثر باشد را مورد بررسی خود قرار دهد، مواردی مانند نیروهای اقتصاد کلان و عوامل خاص شرکت ها مانند وضعیت مالی و مدیریت شرکت. تحلیل بنیادی یعنی سرمایه گذار سوددهی آینده یک شرکت را طبق محیط کسب و کار و عملکرد مالی آن مورد تجزیه و تحلیل خود قرار دهد .
مهمترین هدف تحلیل بنیادی؛ تعیین ارزش ذاتی
همانطور که میدانید، بازار بورس جایی است که قیمت سهام شرکتها بهصورت روزانه مشخص میشود و هر لحظه که اراده کنید میتوانید با مراجعه به سایت بورس، از قیمت روز سهام شرکتها باخبر شوید. اما ارزش ذاتی چنین نیست و تقریبا هیچ کس (حتی تحلیلگران بنیادی) نمیتواند بگوید ارزش ذاتی سهام یک شرکت دقیقا چقدر است .
به همین دلیل است که در بازارهای سرمایه همیشه این جمله معروف را میشنویم که «قیمت سهام را همه میدانند، اما ارزشش را نه». نکته اینجاست که اگر سهامدار به ارزش سهامی که دارد واقف باشد، حاضر نخواهد شد سهامش را زیر قیمت بفروشد، ولی اگر ارزش سهامی را که دارد نداند، ممکن است حتی حاضر شود سهامش را به یکسوم قیمت بفروشد .
منظور از ارزش ذاتی سهام، ارزش واقعی محاسبهشده آن سهم، بر اساس اطلاعات عمومی موجود و تفاوتیست که میان ارزش واقعی با قیمت خرید و فروش سهم در بازار، ارزنده بودن یا نبودن آن است. به عبارت دیگر اگر قیمت سهم نسبت به ارزش ذاتی شرکت، کمتر باشد خرید آن سهم ارزنده است و در صورتی که قیمت سهم بیشتر از ارزش واقعی آن باشد، سهم غیر ارزنده و زیانبار اعلام میشود .
عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال :
- در نظر داشتن وضعیت کلی اقتصاد کشور
- عملکرد صنعیتِ شرکت مورد نظر
- رشد سالانه سهام و میزان رشدی که سهام در طی ۳ ماه اخیر داشته
- میزان درآمدی که به ازای هر سهم حاصل شده
- نسبت سود سهام به سرمایه کل
- نسبت ارزش سهم به درآمد یا همان نسبت P به E
- میزان نقدینگی ، میزان نقدینگی مجموع پول و شبه پول است
- میزان بدهی و نسبت بدهی به دارایی
- درآمد و میزان سرمایه شرکت
- میزان ارزش عملکرد شرکت
مزایا و معایب تحلیل بنیادین
این روش تحلیلی دارای معایب و مزایایی است که دانستن آنها به موفقیت در این بررسیها کمک بیشتری میکند، این مزایا و معایب عبارتند از :
مزایا
- با انجام درست تحلیل، میتوان به فهم و درک کلی بازار و آینده سهام بهخصوص تخمین قیمت امیدوار بود
- این روش تحلیل یکی از محبوبترین روشهای بررسی برای سرمایهگذاریهای بلندمدت در حوزههای مختلف است .
- عوامل تاثیرگذار در پیشبینی قیمت و ارزش سهام در این نوع تحلیل در نظر گرفته میشود .
معایب
- برای درک درست از شرایط بازار سهام باید تمام فاکتورهای تاثیرگذار بر قیمت و ارزش سهام را به درستی تحلیل کرد که این امر مستلزم بررسی و تحقیق و مطالعه طولانی و دقیق است .
- گاهی اوقات برخی از عوامل موثر در تحلیل به اشتباه محاسبه میشوند .
- این نوع از بررسی بازار بسیار وقت گیر است، بنابراین تنها با صرف وقت زیاد و داشتن حوصله و صبوری میتوان به نتیجه دلخواه رسید .
برای مطالعه مطالب بیشتر در حوزه بازار سرمایه به بخش مقالات پاداش مراجعه نمایید.
تحلیل بنیادی چیست؟ (هرآنچه باید در مورد این تحلیل بدانید)
خرید و فروش مستقیم در بازارهای مالی به دانش تحلیل نیاز دارد. اگر کسی بدون تحلیل دست به معامله در بازارهایی چون بورس، طلا، ارز یا رمزارزها بزند، مانند این میماند که تیری را در تاریکی پرتاب کند. با این حساب، امکان به هدف خوردن تیر یک در هزار خواهد بود. دو نوع تحلیل اصلی وجود دارد که معاملهگران در بازارهای مالی با کمک این تحلیلها دست به ترید زده و سودهای قابل توجهی را نصیب خود میکنند. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، دو نوع تحلیلی هستند که هر معاملهگر باید بر یکی یا هردوی آنها مسلط باشد تا بتواند به سود برسد. در این مطلب به صورت جامع به بررسی تحلیل بنیادی میپردازیم و سپس آن را با تحلیل تکنیکال مقایسه میکنیم. با ما همراه باشید تا شما نیز به شیوه تحلیل مورد علاقه خود پی ببرید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا «Fundamental Analysis» تحلیلی است که بر مبنای ارزش حقیقی بازار انجام میشود. برای مثال، تحلیل بنیادی در بورس، باید بر پایهی ارزش ذاتی سهام انجام شود. یعنی یک تحلیلگر بنیادی یا فاندامنتال، با بررسی تمام عوامل دخیل در تعیین نرخ سهام، به ارزش ذاتی یک سهم در بازار پی برده و خرید یا فروش خود را بر پایهی آن ارزش انجام میدهد.
ممکن است کسی تنها از روی نمودارها و خبرهای روز، به صعودی بودن یک بازار اعتماد کرده و معاملهای را استارت بزند. اما اخبار سیاسی و اقتصادی تنها بهصورت موقت بر روند بازار تأثیر میگذارند. اگر کسی خواهان معامله براساس اطلاعات حقیقی و ارزش واقعی یک بازار باشد، از تحلیل فاندامنتال استفاده میکند. این تحلیل را میتوان کاملترین نوع تحلیل در نظر گرفت و به کمک آن تمام جزئیات مربوط به هر بازاری را به دقت بررسی کرد. هیچ تحلیلی نمیتواند به اندازه فاندامنتال دقیق و اصولی باشد. بنابراین اگر شما هم خواهان تجربهی یک تحلیل جانانه در مورد بازار موردنظر خود هستید، فراگیری این تحلیل را آغاز کنید.
چرا تحلیل بنیادی اهمیت دارد؟
برای خیلی از معاملهگران، بورس دقیقاً مانند یک قمارخانه است که در آن با شانس خود معامله میکنند و به همینصورت گاهی میبرند و گاهی هم میبازند. وقتی تیرها در تاریکی پرتاب میشوند، طبیعی است که بورس و بازارهای دیگر با کازینوها اشتباه گرفته شوند. تشکیلات اقتصادی و بازارهای بزرگ نمیتوانند از روی شانس به معاملهگران خود سود یا زیان برسانند. چیزی که باعث میشود تا معاملهگران از این فضای مبتنی بر شانس و اقبال فاصله بگیرند، تحلیل فاندامنتال است. تحلیلی که میتواند ارزش حقیقی یک بازار را برای شما مشخص کند.
میتوان وجه اهمیت تحلیل فاندامنتال را در دقت و اطلاعات وسیع آن جستجو کرد. شما در مورد وضعیت هر شرکتی شک و شبهه داشته باشید، تنها کافیست با ترفندهای این نوع از تحلیل، تمام موارد دخیل در قیمتگذاری سهام آن شرکت را بررسی کنید تا بتوانید فراتر از شایعات، اخبار و روندهای موقت آن به موقعیت آن شرکت نگریسته و تصمیمات تعیینکنندهتری بگیرید.
در تحلیل بنیادی بورس، چه بررسیهایی انجام میشود؟
تحلیل بنیادی را تحلیل اساسی، تحلیل ریشهای و تحلیل پایهای هم میگویند. دلیل این نامگذاری به ماهیت این نوع از تحلیل برمیگردد که در آن تمام عواملی که بر نرخهای بازار تأثیر میگذارد را بررسی میکنند. از جمله فاکتورهایی که در تحلیل فاندامنتال مورد بررسی دقیق قرار میگیرد، میتوان موارد زیر را نام برد:
- عوامل محیطی
- عوامل مرتبط با صنعت
- عوامل درونی شرکت
- دوره گردش انبار
- تیم مدیریت شرکت
- اقتصاد کلان
- میزان بدهی
- جریان آزاد گردش نقدی
- سایر عوامل
هر اطلاعاتی که بتواند چهرهی حقیقی یک شرکت را برای ما آشکار کند، میتواند یکی از عواملی باشد که برای تحلیل بنیادین مورد استفاده قرار میگیرد. در این نوع تحلیل، تمام تلاشها برای آن است که فریب شایعات را نخورید و بتوانید با دیدی باز و براساس ارزش حقیقی یک شرکت، سهام را خریداری کرده یا به فروش برسانید.
تحلیل فاندامنتال چه چیزهایی را مشخص میکند؟
تحلیل اساسی یا بنیادی، مقدار سلامت مالی شرکتها را برای شما نمایان میکند؛ اما این تحلیل تارگت قیمتی دقیق را برای شما مشخص نمیکند، گاهی حتی ممکن است نتیجه این تحلیل در مورد برخی از قیمتها منطقی به نظر نرسد. در واقع همیشه مدتی زمان میبرد تا دیگران به ارزنده بودن سهام موردنظر شما پی ببرند. فاندامنتال صرفاً حقیقتها و ارزشهای ذاتی یک شرکت را برای شما مشخص میکند و نمیتوان از آن برای دادن چشماندازهای موقتی استفاده کرد. بنابراین بهتر است در آموزش تحلیل بنیادی این اصل را مورد توجه قرار دهید.
تحلیلگران بنیادی چگونه ترید میکنند؟
تصور کنید که یک تحلیلگر فاندامنتال یک شرکت را مورد بررسی قرار میدهد که سهام آن با قیمت ۳۰۰۰ تومان در بورس معامله میشود. پس از تحلیلها مشخص میشود که هر سهم آن شرکت ۳۵۰۰ تومان ارزش دارد. در این حالت ارزش ذاتی آن سهام در بورس ۵۰۰ تومان بیشتر از نرخی است که با آن معامله میشود. در چنین صورتی تحلیلگر آن سهم را خریداری میکند. حالا تصور کنید که در بررسی یک شرکت دیگر که با نرخ ۴۰۰۰ تومان در بورس معامله میشود، طبق تحلیلها مشخص شود که ارزش ذاتی هر سهم آن شرکت ۳۷۰۰ تومان است. در چنین حالتی تحلیلگر از تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ خرید چنین سهمی که ارزش آن کمتر از مقداری است که در بازار معامله میشود، چشمپوشی میکند و اگر آن سهم را در پرتفوی خود داشته باشد نیز، آن را میفروشد.
تحلیل بنیادی چه تفاوتی با تحلیل تکنیکال دارد؟
گفتیم که دو نوع تحلیل اصلی بنیادی و تحلیل تکنیکال در بورس وجود دارد که بیشتر معاملهگران برای فعالیت در بازارها از این دو تحلیل استفاده میکنند. در تحلیل بنیادی تمام عوامل تأثیرگذار بر قیمت مورد بررسی قرار میگیرد و سپس در مورد آن تصمیمگیری میشود؛ اما در تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، تنها نمودارها و سابقه بازار مورد بررسی قرار میگیرد.
تحلیلگران تکنیکی با بررسی قیمتهای گذشتهی یک سهم در بورس، در مورد حرکتهای بعدی آن تصمیمگیری میکنند، چراکه معتقدند تاریخ در بازار تکرار شده و قیمتها نیز در یک چرخه تکرار میشوند. در این نوع تحلیل هیچ بررسی بنیادی صورت نمیگیرد و صرفاً از نمودارهای دورهای قیمتها برای پیشبینی روند صعودی یا نزولی بودن بازار استفاده میشود.
تحلیل تکنیکال بهتر است یا فاندامنتال؟
بیشتر فعالان بورس و دیگر بازارهای مالی ترجیح میدهند تا از تحلیل تکنیکی استفاده کنند. ایشان بر این باورند که تحلیل فاندامنتال به زحمتی و وقتی که نیاز دارد، نمیارزد. در واقع آنها تحلیل تکنیکال را میانبری میدانند که میتواند آنها را به نتایج بنیادی برساند. با وجود آنکه نمیتوان اهمیت تحلیل تکنیکی را نادیده گرفت، اما دقت آن در برابر فاندامنتال بسیار پایینتر است.
هرگز نمیتوان به کمک تحلیل تکنیکال به نتایج فاندامنتال رسید. پس گاهی در شرایط رکودی که برای کل بازار پیش میآید و تمام قیمتها به یکباره برخلاف تمام پیشبینیهای انجام شده تغییر جهت میدهند، این فاندامنتال است که میتواند در بین مهی که بازار را فراگرفته، نقاط ارزشمند را روشن کند!
اگر یک تحلیلگر بر هردو استراتژی تکنیکی و فامندامنتال تسلط داشته باشد، در شرایط بحرانی و فوری با بررسی نمودارها، به پیشبینیها تکنیکی موردنظرش دست مییابد و در شرایطی هم که وقت بیشتری در اختیار داشته باشد و حساسیت بیشتری در انتخاب سهام وجود داشته باشد، تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ از فاندامنتال استفاده میکند. با این حساب هردوی این استراتژیها در جای خود به معاملهگران کمک میکنند تا بهترین تصمیم ممکن را بگیرند.
تحلیل فاندامنتال و استفاده در بازارهای مالی
تقریباً در تمام بازارهای مالی موجود میتوان از تحلیل فاندامنتال استفاده کرد، اما میتوان گفت که تحلیل بنیادی در بورس جایگاه ویژهای دارد. با توجه به اینکه هر کشور بازار بورس منحصر به خود را دارد و بیشتر مردم کشورها نیز در این بازارها فعالیت میکنند، تحلیل بنیادی در بورس گستردگی بیشتری دارد. این در حالی است که در بازارهایی چون کریپتو، فارکس و …. نیز از آن استفاده میشود. البته باید این نکته را در نظر داشت که مباحث تحلیل بنیادی در بازارهای مختلف کمی با هم تفاوت دارند، اما این محدودیت برای تحلیل تکنیکی وجود ندارد. یعنی اگر شما تحلیل تکنیکال را فرا بگیرید، در هر بازاری میتوانید از آن استفاده کنید، اما به دلیل ماهیت متفاوتی که بازارهای مختلف دارند، نوع بررسی و جمعآوری اطلاعات آنها در فاندامنتال تفاوت دارد. مثلاً نمیتوان از ترفندهای بررسی مسائل مالی شرکتها برای بررسی ارزهای دیجتال استفاده کرد!
سخن نهایی
مباحث تحلیل بنیادی برای هر معاملهگری که قصد سود بردن دائم از بازارها را دارد، ضروری است. با توجه به ویژگیهایی که هر یک از تحلیلها دارند، میتوان به این نتیجه رسید که از تحلیل تکنیکی برای چشماندازهای کوتاهمدت و از فاندامنتال برای تشخیص سهام ارزنده استفاده میشود. در این صورت بهتر میتوان با بورس ارتباط برقرار کرده و موقعیتهای آن را رصد کنید. آنگاه میتوانید با خیال راحت سهام ارزنده را برای بلندمدت و سهام با ارزش کمتر را برای زمانهای کوتاهتربرای سرمایه گذاری در بورس در نظر بگیرید.
آموزش تحلیل بنیادی به شما کمک میکند تا در کنار سایر ابزارهای تکنیکی به ارزش ذاتی سهام پی ببرید. برای آموزش این تحلیل میتوانید از مباحث تحلیل بنیادی کارشناسان دلفینوِست استفاده کنید. یادتان باشد که ارتقای دانش تحلیلی، اصلیترین عامل موفقیت در بازارهای مالی است. بنابراین از همین حالا شروع به یادگیری بیشتر در این زمینه کرده و آیندهی ترید درخشانی را برای خود رقم بزنید. سایت دلفین وست با شما همراه است تا بتوانید مراحل سرمایه گذاری را به صورت گام به گام پیش ببرید.
برای یادگیری “تحلیل بنیادی و تخمین سودآوری” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
تحلیل بنیادی در بورس
امروزه روش های تحلیلی بسیار زیادی برای بازار های مالی ابداع شده است که هر یک سبک منحصر به فردی دارد. تحلیل بنیادی در بورس جزو قدیمی ترین روش های تحلیل به شمار می رود. تحلیل بنیادی در بورس همواره جزو یکی از ارکان های اصلی بازار های مالی به شمار می رود.
هیچ روش تحلیلی در بازار قطعیت ندارد و تحلیل بنیادی نیز همچون سایر سبک ها هیچ قطعیت ندارد. زیرا ذات اصلی حرکات قیمت تنها به عرضه و تقاضا مربوط است. اما می توان با استفاده از روش های تحلیلی مانند تحلیل بنیادی در بورس، موقعیت های مناسب با احتمال موفقیت بالا را شکار کرد.
منظور از تحلیل بنیادی در بورس چیست؟
در حالت کلی منظور تحلیل بنیادی در بورس این است که سهام شرکت مورد نظر تا چه میزان ارزشمند است و آیا سهام آن شرکت ارزش سرمایه گذاری کردن را دارد یا خیر؟ تحلیل بنیادی دارای پارامتر های متعددی است که با بررسی آن ها می توان به ارزش دارایی ها پی برد و میزان ارزشمندی شرکت را تا حد بالایی تخمین زد.
تحلیل بنیادی در بورس با بررسی پارامترهای مختلفی از جمله درآمد و سود شرکت، نسبت فروش به کل صنعت، نحوه مدیریت، میزان بدهی های شرکت و سایر موارد دیگر به یک عدد تخمینی برای قیمت هر سهم از شرکت مورد نظر می رسد که با استفاده از آن می توان به این موضوع پی برد که آیا در حال حاضر سهام شرکت زیر قیمت واقعی آن معامله می شود یا بالاتر از آن و به نوعی این موضوع میزان ارزندگی سهام را برای سرمایه گذاری نشان می دهد.
تحلیل بنیادی در بورس دو شاخه مجزا دارد که یکی اقتصاد کلان و دیگری اقتصاد خرد نام دارد. اقتصاد کلان در تحلیل بنیادی به بررسی وضعیت اقتصادی دنیا و کشور و همچنین صنعت مورد نظر می پردازد. در اقتصاد خرد نیز تحلیل گر عموما به دنبال بررسی وضعیت مدیریتی شرکت، میزان فروش در ماه ها اخیر و سایر موارد می پردازد.
هدف از تحلیل بنیادی در بورس چیست؟
هدف از تحلیل بنیادی در بورس می تواند برای معامله گران مختلف با یکدیگر متفاوت باشد. برخی از معامله گران اعتقاد دارند که تحلیل بنیادی امروزه در کنار تحلیل تکنیکال می تواند موثر باشد. اما برخی دیگر فکر می کنند تنها با تحلیل بنیادی می توان به نتایج بهتری رسید و این موضوع تماما به استراتژی معامله گر بستگی دارد.
اما در حالت کلی منظور یا هدف نهایی از بررسی تحلیل بنیادی در بورس این است که بتوان ارزش واقعی سهام را پیدا کرد. شما می توانید با بررسی گزارشات و آمار های اقتصادی به این موضوع پی ببرید که آیا سهام مورد نظر ارزشمند است یا خیر. همچنین با حل معادلات و فرمول های اقتصادی مختلف می توانید قیمت ذاتی سهام شرکت مورد نظر را نیز بدست آورید.
لذا در صورتی که سهام شرکت مورد نظر زیر قیمت ذاتی خود معامله می شود، شما این موضوع را یک فرصت می دانید. معامله گران با سبک تحلیل بنیادی زمانی تصمیم به خرید سهام می کنند که زیر قیمت واقعی در حال معامله باشد. همچنین آنها زمانی تصمیم به فروش می گیرند که قیمت معاملات سهام به ارزش واقعی آن رسیده یا بیشتر شده باشد.
معیار های تاثیر گذار در تحلیل بنیادی چیست؟
معیار ها و پارامتر های زیادی در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال وجود دارد که باید توسط تحلیلگر مورد بررسی قرار بگیرند. اما به طور کلی این معیار ها در تحلیل بنیادی به 2 دسته کلی کمی و کیفی تقسیم می شوند.
معیارهای کمی
پارامتر های کمی در واقع شامل تمامی آمار ها و اعدادی می شود که در گزارشات مالی شرکت ها اعلام می شود. معیار هایی نظیر میزان فروش شرکت، میزان سود، میزان بدهی و زیان، و سایر موارد دیگر جزو داده های کمی به شما می روند.
معیارهای کیفی
معیار های کیفی نیز به طور کلی شامل پارامتر هایی است که شامل اعداد نمی شوند. به عنوان مثال اعضای هیئت مدیره و سوابق اجرایی آن ها، تاثیر گذاری برند و میزان محبوبیت و شهرت آن در صنعت جزو معیار های کیفی هستند.
هر دو معیار کمی و کیفی از اهمیت بالایی در زمینه تحلیل بنیادی در بورس برخوردار هستند و در کنار یکدیگر استفاده می شوند. معیار های کمی در تخمین ارزش و قیمت واقعی سهام بسیار تاثیر گذار هستند و نقش زیادی دارند. از طرف دیگر معیار های کیفی نیز در بررسی روند موفقیت و عملکرد شرکت موثر هستند.
به عنوان مثال اپل یکی از موفق ترین برند های دنیا است که محبوبیت و شهرت زیادی در دنیا دارد. قطعا در زمان تحلیل بنیادی این شرکت باید معیار های کیفی نیز در کنار پارامتر های کمی نظر گرفته شود.
پارامتر های کمی مهم تحلیل بنیادی در بورس
پارامتر های مختلفی برای تحلیل یک شرکت از نظر بنیادی وجود دارد که در نهایت منجر به تخمین ارزش واقعی سهام می شود. مواردی که در توضیحات زیر ذکر شده اند جزو مهم ترین معیار های کمی به شمار می روند و هر تحلیلگری قطعا از آن ها برای محاسبه ارزش ذاتی استفاده می کند.
ترازنامه تجاری شرکت
یکی از مهم ترین معیار هایی که باید در تحلیل بنیادی شرکت در نظر گرفت، ترازنامه تجاری شرکت می باشد. ترازنامه وضعیت کلی شرکت را از نظر اقتصادی نشان می دهد. در ترازنامه مالی مواردی مانند میزان بدهی شرکت، میزان دارایی ها مانند ملک، دستگاه ها، اموال و همچنین میزان سرمایه نقدی شرکت بررسی شده و به صورت دقیق لحاظ می شود که نشان دهنده قدرت مالی و اقتصادی شرکت می باشد و در تخمین ارزندگی شرکت تاثیر زیادی دارد.
میزان سود و زیان شرکت
معیار کمی دیگر میزان سود و زیان شرکت در طی بازه زمانی مشخص می باشد. این گزارش نشان دهنده میزان سوددهی یا زیان دهی شرکت در طی یک بازه زمانی را نشان می دهد که در تحلیل بنیادی اهمیت بالایی داشته و میزان ارزشمندی یک شرکت را نشان می دهد.
گزارش جریان سرمایه یا وجوه نقد
جریان پول های نقدی وارد شده یا خارج شده از شرکت بسیار مهم و تاثیر گذار است. این گزارش یکی از معیار های کمی بسیار مهم در تحلیل بنیادی است که میزان سرمایه نقد وارد شده یا خارج شده از شرکت را بررسی می کند.
سخن آخر
در این مقاله از مجموع مقالات کاوش، به بررسی اهمیت تحلیل بنیادی در بورس و شناسایی مهمترین پارامترهای تاثیرگذار در آن پرداختیم. به منظور مدیریت راحت تر و آسان سهام خود، به شما نرم افزار حسابداری سهام مجموعه نرم افزاری کاوش را پیشنهاد میکنیم. برای آشنایی با امکانات این نرم افزار و یا سایر نرم افزارهای حسابداری و مدیریتی کاوش می توانید با کارشناسان این مجموعه در بخش پشتیبانی در تماس باشید تا در اسرع وقت پاسخگوی نیازهای شما باشند.
سهم بنیادی چیست؟ کدام سهم ها بنیادی می باشند؟
اگر در دنیای سرمایه گذاری فعالیت داشته باشید احتمالا وارن بافت، معروف ترین سرمایه گذار دنیای اقتصاد را می شناسید. او معتقد است که سهم ها به سمت ارزش ذاتی خودشان یا همان بنیادی که دارند پیش می روند و این اتفاقی است که برای هر سهم و هر شرکت بورسی در تمام دنیا رخ می دهد. بنابراین مهمترین سوالی که در این جا پیش می آید این است که سهم بنیادی چیست؟
در واقع سوال سهام بنیادی چیست یک سوال چند جانبه و بسیار کلی محسوب می شود. از یک دید اگر بخواهیم فاکتورهای پاسخ به سوال سهم بنیادی چیست را نگاه کنیم و بخواهیم دست به تشخیص سهام بنیادی بزنیم، عملا تمامی سهام های بازار سرمایه یک نوع سهم بنیادی محسوب می شود و می توان اسامی شرکت های بنیادی بورس را از ابتدا تا انتها بیان کرد.
اما مسلما هدف ما از پرسش سهم بنیادی چیست این نوع پاسخ ها نیست. ساده تر بگوییم، ما با پرسش سهم بنیادی چیست دنبال این هستیم که می خواهیم بدانیم بر اساس استراتژی که داریم سهام بنیادی چه سهامی هستند؟ ساده تر از این نیز می توان اینگونه بیان کرد که کدام سهم بر اساس نوع استراتژی ما فارغ از تمام مسائل تکنیکالی می تواند مناسب باشد.
به طور مثال گفته می شود که فملی یک سهم بنیادی است! در حالی که هیچ نگاهی به چارت این سهم نمی اندازیم این موضوع را تا حدودی قبول می کنیم. پس عملا در پاسخ سوال سهم بنیادی چیست به دنبال تحلیل تکنیکال و نگاه به چارت نیستیم، بلکه دوست داریم بدانیم شخصیت سهم چگونه است و قرار است چه مسیری را طی کند. این دقیقا به ما نشان می دهد که سهم بنیادی یعنی چه!
سهم بنیادی چیست؟ یک تیم لیگ برتری!
همانطور که می دانید، بر اساس قوانین بورس هر شرکتی اجازه ورود به بازار سرمایه بورس را ندارد. در ضمن هر شرکتی که وارد این بازار می شود عملا به رده بندی های مختلف تقسیم بندی می شود. بنابراین به طور کلی می توانیم بگوییم از نظر سازمان بورس ایران و قوانین آن که بیشتر با نگاه به بنیاد یک شرکت شکل گرفته است، سهم های بازار اصلی بورس بهترین و بنیادی ترین سهم ها و شرکت ها را تشکیل می دهند.
اما این پاسخی ناقص به سهم بنیادی چیست محسوب می شود. در کلام ساده تر اگر بخواهیم بگوییم، ممکن است اینگونه بیان شود که بهترین تیم های ورزشی هر کشوری در لیگ برتر آن کشور حضور دارند، اما این بدین معنی نیست که همه آن ها در یک رده هستند. شما به عنوان یک سرمایه گذار باید همیشه سعی کنید رده های اول جدول را انتخاب کنید تا به قهرمانی نزدیک تر باشید. یک تیم رده آخری در لیگ برتر چندان ویژگی بارزی نسبت به تیم های دیگر ندارد!
در مورد پاسخ سوال سهام بنیادی چیست می توان از این مثال استفاده کرد. در دنیای اقتصاد و بورس نیز هیچ رده بندی ثابت و مشخص شده نیست. همیشه بین رده های مختلف جابه جایی وجود دارد. بنابراین فکر نکنید یا یک تحلیل بنیادی و تشخیص سهام بنیادی قهرمانی برای شماست!
پس بر اساس آن چیزی که تا کنون گفته شد می توان اینگونه پاسخ کوتاه به سوال سهم بنیادی چیست دارد که یک سهام بنیادی اولا از فیلترهای مهم سازمان بورس عبور می کند و نشان می دهد که توانایی بنیادی و مالی قوی برای حضور در بازار بورس دارد. اما این تمام کار نیست. در بین تمامی سهم هایی که در این بازار اصلی حضور دارند باید به دنبال بهترین بود. در کلام ساده تر نمی توان شرکت های بازار اصلی را به عنوان اسامی شرکت های بنیادی بورس عنوان کرد!
سهام بنیادی چیست؟ یک سهم با شخصیت!
ما دوست داریم اینجا بدون هیچ گونه تکلف اقتصادی و آکادمیک با یکدیگر صحبت کنیم. از این رو تا جای ممکن از به کار بردن اصطلاحات و مفاهیم پیچیده اقتصادی خودداری می کنیم. به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم سهم بنیادی چیست می توانیم اینگونه بیان کنیم که سهامی است که شخصیت مهمی در بازار دارد و به عنوان یک بزرگ تر به آن نگاه می شود.
حال مسلما بازار به این بزرگی یک بزرگ تر نخواهد داشت. در موقعیت های مختلف شخصیت های بازار تغییر می کند. اصولا در تعریف آکادمیک اگر به دنبال پاسخ سوال سهم بنیادی چیست باشید، به این نتیجه می رسید که باید به دنبال بررسی انواع ترازنامه های مختلف، سود سازی ها و … باشید. خب مسلما هر شرکتی که سودآوری بیشتری داشته باشد به نظر بنیاد قوی تری دارد. اما اگر این چنین ساده می شد به پاسخ سوال سهم بنیادی چیست رسید، احتمالا امروز ده ها وارن بافت در ایران بروز می کرد!
در واقع مفهوم سوال سهم بنیادی چیست ما را به یک مفهوم بسیار گسترده تر به نام شخصیت سهم متصل می کند. به طور مثال اگر بخواهیم بر اساس آن چیزی که به آن پاسخ آکادمیک سوال سهم بنیادی چیست بدانیم به بازار ایران نگاه کنیم، عملا سهم های خودروسازان مانند ” خودرو ” و ” خساپا ” از بی بنیاد ترین سهم های بازار اصلی محسوب می شوند.
این سهم ها مدام در حال ضررسازی هستند و تقریبا سودی ایجاد نمی شود. در حالی که امروز شاهد این موضوع هستیم که همین خودروسازان لیدرهای بازار محسوب می شوند و همه چشم به حرکت آن ها دارند. این یعنی بزرگی کردن برای بازار و این پاسخ سوال سهم بنیادی چیست محسوب می شود. پس عملا به طور کلی در بازار های بورس و به طور اختصاصی در بازار بورس ایران باید کمی عملی تر به سوال سهم بنیادی چیست نگاه کرد.
سهم بنیادی چیست؟ وابسته به اقتصاد کلان!
یکی از مهمترین فاکتورهایی که باید برای پاسخ گفتن به سوال سهام بنیادی چیست در نظر داشته باشیم این است که عملا سهام های بنیادی از نظر اقتصاد کلان بسیار اهمیت دارند و به نوعی اقتصاد کشور و گاها جهان تحت تاثیر آن قرار می گیرد. این فاکتور به خوبی به ما نشان می دهد که چرا صنعت خودرو سازی در بورس با وجود ضرر سازی های هنگفتی که دارد به نوعی یک سهام بنیادی محسوب می شود.
زیرا اساسا اصلی ترین بخش اقتصاد غیر نفتی و پتروشیمی ایران بر دوش صنایع خودروسازی آن هم دو کارخانه بزرگ ایران خودرو و سایپا می باشد. از این رو با وجود این که عملا این دو خودروساز به هر دلیل اقتصادی در ضرر هستند، دولت و حکومت مجبور است که این ضررها را جبران کند و این صنایع را به هر نحوی رو به جلو هل بدهد. اقتصاد کلان مهمترین نقش در پاسخ سوال سهم بنیادی چیست را می تواند داشته باشد.
یک نمونه از تاثیر اقتصاد جهانی بر پاسخ سوال سهم بنیادی چیست در داخل کشور، سهم های وابسته به مس و فولاد است. ایران به عنوان یک صادر کننده بزرگ مس و فولاد در دنیا همیشه مطرح بوده است. تحریم های اقتصادی هرچقدر هم که شدید باشد عملا هیچگاه این دو صنعت تحریم نمی شوند. زیرا دنیا محتاج به مس ارزان و فولاد ایران است. بنابراین این دو صنعت نیز نقش بنیادی در بورس ایرانی می توانند داشته باشند.
اما این داستان روی دیگری هم دارد. ایران وابستگی زیادی به صنایع نفتی و پتروشیمی دارد. بنابراین در ظاهر می توان حدس زد که یکی از پاسخ های سوال سهم بنیادی چیست و سهام بنیادی چه سهامی هستند می تواند صنایع مختلف پتروشیمی باشد. اما در بازار شاهد این موضوع هستیم که عملا خودروسازان، بانکی ها و صنایع دیگر جلوتر پتروشیمی ها از نظر بنیادی قرار دارند. علت این موضوع نیز اقتصاد جهانی و تحریم های ایران در سال های گذشته است. عملا ایران از نظر صادرات محصولات پتروشیمی و نفتی خود با مشکلات جدی رو به رو است و این سودآوری و سودسازی این صنایع را مختل کرده است.