تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟

اجزاء پرچم نهایی در پرایس اکشن ال بروکس به این صورت است: 1. تشکیل روند. 2. پولبکی که افقی باشد. می تواند این پولبک فقط به اندازه یک کندل باشد. 3. روند صعودی به سطح مقاومت نزدیک باشد و روند نزولی هم به سطح حمایت نزدیک باشد. 4. نشانه های دیگری برای برگشت داشته باشد، برای مثال در روند صعودی، در نزدیکی سقف کانال فشار فروش دیده شود. پرایس اکشن مدل ال بروکس بهینه ترین نوع پرایس اکشن است، لذا به همین دلیل باعث شده طرفداران زیادی برای یادگیری آن اقدام کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با تحلیل نمودارهای بازار ارزهای دیجیتال می توانید دوره پرایس اکشن را تهیه کنید.
استراتژی خوب، استراتژی بد
در این مقاله میخواهم در مورد خصوصیات یک استراتژی خوب معاملاتی برای شما بگویم:
برای انتخاب استراتژی معاملاتی دو کار را باید انجام دهید:
۱٫ یادگیری روشهای معاملاتی مختلف(استراتژی های مختلف)
این کار مستلزم آموزش، مطالعه و استفاده از تجارب دیگران است؛ یعنی باید با شناخت انواع روشها و شناخت دقیق از آنها اقدام به انتخاب یک روش معاملاتی برای خود بکنید.
۲٫ خودشناسی و تحلیل شرایط خود
خودشناسی عامل بسیار مهمی در انتخاب استراتژی است. عوامل زیادی در استراتژیها وجود دارند که باید بررسی کنید و آن را با روحیات خود بسنجید و بعد استراتژی را انتخاب کنید.
برای اینکه بتوانید خصوصیات یک استراتژی خوب معاملاتی را پیدا کنید ابتدا باید به چند سؤال زیر پاسخ بدهید:
سوال اول: میزان ریسکپذیری شما نقش مهمی در مشخص کردن استراتژی معاملاتی شما دارد؟
باید بتوانید ریسک، ترس و طمع خود را دریکی از حالات:
• کم
• متوسط
• زیاد
دستهبندی کنید.
یادآوری کنم که برای اینکه معاملهگر موفقی شوید حتماً باید درجهای از ریسکپذیری را داشته باشید. این شغل مانند کارمندی نیست که درجه اطمینان بالایی از درامد ثابت را در انتهای ماه برای شما خلق کند. اینجا بازی احتمالات است. ممکن است چند ماه درامد نداشته باشید.
در این شغل باید کارنامه خود را یکساله بررسی کنید. پس آدم خیلی ترسو به درد این بازار نمیخورد. حتماً باید درجهای از شجاعت داشته باشید. آدم خیلی شجاع هم برای این بازار مناسب نیست. این شخص بیشتر قمارباز است تا معاملهگر.(در ادامه مقاله بهبود روش معامله را هم بخوانید)
همچنین در مورد طمع، حتماً باید شما برای کسب ثروت آدم طمعکاری باشید ولی میزان آن باید کنترلشده باشد و برای خودتان مشخص باشد.
پیشنهاد میکنم کتاب ” معاملهگری مخالف تحلیل گری” نوشته آقای سجاد بوربور را مطالعه کنید.
در این کتاب به زیبایی و مفصل در مورد خصوصیاتی که یک معاملهگر باید داشته باشد، صحبت شده است.
البته یادآوری کنم شناخت خود برای اینکه ریسکپذیر هستیم یا نه و یا اینکه چه درجهای از ریسکپذیری را داریم، کار سادهای نیست و تنها در معاملات زنده در بازار و با مشاهده کارنامه کاری مشخص میشود.(مقاله نرم افزار تحلیل تکنیکال را هم مطالعه کنید)
من توصیه میکنم میزان ریسکپذیری خود را در سایر جنبههای زندگی را با میزان ریسکپذیری در معاملهگری مقایسه نکنید.
من به معاملهگران غیرحرفهای توصیه میکنم در ابتدا حتماً با ریسک پایین معامله کنند و مرحلهبهمرحله ریسک خود را افزایش دهند.
سوال دوم: آیا این شغل، شغل اول شما است یا درآمدی در کنار درامدهای دیگر شما است؟
ازنظر من یک معاملهگر تا قبل از رسیدن به درجه حرفهای شدن، حتماً باید منبع درآمد کم ریسک یا بدون ریسک داشته باشد.
مثل حقوقی که از کار دیگر خود دریافت میکند یا سودی که از سرمایهگذاریهای خود دارد؛
این درامد ثابت باید کفاف زندگی روزمره او را بدهد. در غیر این صورت بالانس روانی وی در معاملات بر هم میخورد و این موضوع سم بسیار کشندهای برای معاملهگر است.
معاملهگری در ابتدا درامد مستمر و کافی برای شما ندارد. علاوه بر اینکه شما باید هزینههایی مانند هزینه فرصت و هزینه آموزش را نیز پرداخت کنید.
توصیه من این است که در ابتدا با سرمایه کم آغاز کنید تا به اعتمادبهنفس و سوددهی مستمر برسید و این موضوع مستلزم زمان است.
سوال سوم: چه انتظاری در کوتاهمدت و بلندمدت از معاملهگری دارید؟
انتظارات خود را از معاملهگری در حد معقول نگهدارید. حتماً داستانهای زیادی در مورد معاملهگران افسانهای و کسانی که از این راه به ثروتهای هنگفت رسیدهاند خواندهاید. ولی باید بدانید این شغل هم مانند بسیاری از کسبوکارهای دیگر برای شما ثروت یکشبه ایجاد نخواهد کرد.
این حرفه هم نیاز بهصرف وقت، مطالعه، آموزش و سعی و خطا دارد. درصورتیکه انتظار شما از آن معقول نباشد بهاحتمالزیاد با روشهای پر ریسک سرمایه خود را به باد خواهید داد.
پس از بررسی ۲ مورد فوق، یعنی شناخت روشهای مختلف و شناخت خود میتوانید اقدام به انتخاب استراتژی معاملاتی یا معاملات الگوریتمی چیست شخصی خود بکنید. ولی کار تمام نشده…
از این لحظه تا پایان عمر معاملهگری خود باید مشغول بهینهسازی روش خود در بازار باشید. حتی شاید در برههای از زمان روش معاملاتی خود را کنار گذاشته و با روشی دیگر معامله کنید.
یکی از مهمترین خصوصیات یک معاملهگر حرفهای “پذیرش متعادل است”.
این متن قسمتی از کتاب “ معاملهگری مخالف تحلیل گری “ نوشته آقای سجاد بوربور است:
“پذیرش تغییر برای همه انسان¬ها ساده نیست و افراد عادی از تغییر میترسند. آنها حتی جرئت دور انداختن لباسهای کهنه خود از کمد لباسهایشان را ندارند؛ ولی معاملهگر حرفهای فردی عادی نیست و بهراحتی تفکرات خود را نو میکند. معاملهگر حرفهای بهآسانی میتواند تفکر خود را تغییر داده و در صورت لزوم المان¬های سیستم را عوض کند تا با بازارها همسوتر شود.
برای مثال وقتی زیان ماهانه معاملهگر فعال شد او بدون توجه به سیستم معاملاتی فعلی خود به دنبال پیدا کردن و حل مشکل میرود و سیستم معاملاتی جدیدی برای بازار تغییریافته خلق میکند و بعد از چک کردن سیستم معاملاتی به آن وفادار مانده و هرگز از سیستم معاملاتی جدید تخطی نمیکند.
پذیرش غیر متعادل گروه اول
۱٫ اعتقاد به روش تحلیلی ناکارآمد
عوام همیشه علاقهمند به انجام کارهای تکراری هستند حتی اگر این کارها نتیجه منفی در زندگی آنها به همراه داشته باشد. این افراد به دنبال ایجاد موفقیت در زندگی شخصی خود هستند ولی چگونه میشود با انجام کارهای تکراری قبل که نتیجه آن در زندگی شخص منفی بوده، تبدیل به شخصی موفق شد؟
آنها نمیتوانند بپذیرند که برای تغییرات اساسی در آینده باید انجام کارهای بیهوده گذشته را بهصورت جدی تغییر دهند. تحلیلگرانی که با روشهای خود در یک بازار مالی شکست میخورند، بهجای اینکه بپذیرند این سبک کارکردن نتیجه مثبتی برای آنها ندارد و دنبال راهحل باشند، بازار خود را تغییر میدهند، بدون اینکه تغییری در روشهای ناکارآمد خود ایجاد کنند و این کار را آنقدر ادامه میدهند تا تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟ ورشکسته شوند.(در ادامه مقاله بررسی مفهوم ریسک مساعد و نامساعد را هم بخوانید)
۲٫ بدون تغییر تا ورشکستگی
معاملهگران مبتدی اکثراً تحلیلگر هستند و سیستم معاملاتی مدون ندارند. این افراد بر اساس سبکهای تکنیکال، فاندامنتال یا ابزارهای تکنیکالی جهت حرکت آینده قیمت را پیشبینی میکنند و قطعاً مقصد نهایی آنها ورشکستگی است. این افراد هرگز نمیپذیرند که حرکت قیمت غیرقابلپیشبینی است و برای کسب درآمد از بازارهای مالی باید معاملهگر بود. (مقاله تکنیکال یا فاندمنتال را هم بخوانید)
۳٫ پذیرش تغییر برای تبدیلشدن به معاملهگر حرفهای
اولین گام برای اینکه تحلیلگر به معاملهگر تبدیل شود این است که بپذیرد با روشهای فعلی خود در بازارهای مالی ورشکسته میشود و باید تفکر خود را نسبت به این بازارها تغییر دهد.
پذیرش متعادل گروه دوم
معاملهگران حرفهای باسابقه، پذیرش بالایی در معاملهگری دارند. آنها میدانند در طول سالهای کاری خود، بازارها تغییر ماهیت میدهند و به همین دلیل، همگام با بازار، آماده انطباق و تغییر هستند.
الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM
شناخت الگوهای قیمتی در بازار مالی ارزهای دیجیتال به شما در جهت پیش بینی درست قیمت کمک شایانی می کند، پرایس اکشن بدلیل استفاده نکردن از اندیکاتورها یکی از محبوب ترین سبک ها در بازارهای مالی محسوب می شود. برای اینکه در این نوع معاملات موفقیت های خوبی بدست بیاورید نیازمند به شناخت الگوها هستید، الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM دو الگو بازگشتی در بازار ارزهای دیجیتال است که در ادامه به بررسی کامل آن می پردازیم.
الگو CAPS در پرایس تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟ اکشن RTM
کپ ها نواحی هستند که در آن قیمت یک تغییر جهت بزرگ می دهد اما سوال بزرگ این است که این الگو چگونه تغییر جهت می دهد؟ هرگاه قیمت با یک مومنتوم قوی بالا می رود، موسسات تصمیم می گیرند تا بخشی از سود خود را سیو کنند لذا این امر باعث شده تا قیمت کمی پایین بیاید. بعد از این نزول، موسسات با خرید مجدد قیمت را بالاتر می برند و قیمت مجددا به صعود خود ادامه می دهند، پس از افزایش مجدد، قیمت در یک محدوده شروع به نوسان می کند.
در این حالت موسسات می توانند تریدرهای خرد را فریب دهند، آن ها با صعود قیمت کاری کردند که معامله گران احساس کنند، قیمت قرار است مجددا بالا رود و به همین علت اوردرهای خرید خود را ست کمی کنند اما خبری از صعود نیست و به یکباره قیمت ریزش می کند و الگو بازگشتی CAPS ساخته می شود.
دلیل افزایش قیمت پس از سیو سود توسط موسسات برای فریب معامله گران خرد بیشتر در سقف قیمتی است.
شایان ذکر است که این الگو قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال را می توان به الگو کندلی RBD تشبیه کرد چرا که قیمت در ابتدا با مومنتوم قوی بالا رفته و پس از آن نوسان های مشخصی در یک محدوده ساخته است و در انتها نیز قیمت با ریزش شدیدی همراه است.
یکی از پیش نیازهای مقاله الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM مقاله آموزش پرایس اکشن RTM و مقاله محدوده قیمت در RTM است که پیشنهاد می شود حتما مطالعه کنید.
مراحل تشکیل الگو قیمتی CAPS
- ابتدا قیمت با یک مومنتوم قوی صعود می کند لذا در این مکان از نمودار رمز ارزها یک Rally مشاهده می شود.
- سپس موسسات مقداری از سود خود را سیو کرده لذا همین امر باعث برگشت قیمت می شود (البته این برگشت قیمت مقدار زیادی نیست)، به بیان دیگر قیمت یک Base می سازد.
- قیمت در فاز اول حرکت خود یک ساختار RBR می سازد، تشکیل Base در این الگو می تواند برای ما یک زون باشد و شکل این زون شباهتی به پرچم در تکنیکال کلاسیک دارد، این زون باید یک زون معتبر باشد.
- در ادامه این الگو قیمت نوسان می زند، به عبارت دیگر ساختار کندل Base را تشکیل می دهد.
- در انتهای این الگو نیز با فروش سنگین موسسات و نهنگ های بازار ارزهای دیجیتال قیمت به صورت قابل توجهی می ریزد، در واقع یک Drop را تشکیل می دهد.
- در این مرحله مشاهده می کنید که قیمت در فاز دوم حرکت ساختار RBD و الگوی CAPS را می سازد.
- فروش سنگین موسسات باعث اینگلف شدن همان زون معتبری خواهد شد که در مرحله اول تشکیل شده بود.
پس از شروط تشکیل الگو CAPS باید به زون فروش اهمیت زیادی بدهید، زون CAPS همان بیسی است که قیمت در آن محدوده درجا زده است و باعث فریب معامله گران خرد شده است، با مشخص کردن آن ناحیه باید صبر کرد تا پوزیشنی هم جهت با ریزش بازار گرفت.
دلیل تاکید بر زون معتبر این است که زمانی که این زون توسط قیمت اینگلف می شود، نشان می دهد که این روند، روند بسیار قدرتمندی بوده لذا می توان این موضوع را عنوان کرد که در صورت بازگشت قیمت به این محدوده باز هم قیمت تغییر جهت می دهد.
نوع دیگری از الگو CAPS در پرایس اکشن RTM
نوع دیگر از الگو قیمتی CAPS در پرایس اکشن RTM شباهت خیلی زیادی به الگو اصلی دارد تنها تفاوت این الگو نسبت به نسخه اصلی این است که وقتی قیمت سقف خودش را می سازد با کندل های مومنتوم زون معتبر را قطع نمی کند بلکه در میانه راه Base می سازد و با تشکیل ساختار DBD یا RBR زون را می شکند.
در این حالت علاوه بر تشکیل CAPS یک زون دیگر هم به وجود می آید که همان بیسی است که در میانه راه تشکیل می شود به این زون، زون Source Of Engulf می گویند چرا که اینگلف در این محدوده پس از کندل Base اتفاق افتاده است.
وقتی CAPS به این صورت تشکیل می شود انتظار می رود قیمت ابتدا یک واکنش به Source Of Engulf بدهد و سپس با شکستن آن و رسیدن به CAPS تغییر جهت دهد، هرچند می تواند این واکنش به صورت کمی رخ بدهد و قیمت به سمت CAPS حرکت کند.
اجزاء پرچم نهایی در پرایس اکشن ال بروکس به این صورت است:
1. تشکیل روند.
2. پولبکی که افقی باشد. می تواند این پولبک فقط به اندازه یک کندل باشد.
3. روند صعودی به سطح مقاومت نزدیک باشد و روند نزولی هم به سطح حمایت نزدیک باشد.
4. نشانه های دیگری برای برگشت داشته باشد، برای مثال در روند صعودی، در نزدیکی سقف کانال فشار فروش دیده شود.
پرایس اکشن مدل ال بروکس بهینه ترین نوع پرایس اکشن است، لذا به همین دلیل باعث شده طرفداران زیادی برای یادگیری آن اقدام کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با تحلیل نمودارهای بازار ارزهای دیجیتال می توانید دوره پرایس اکشن را تهیه کنید.
- دقت کنید که در این الگو تنها بر روی زون اول تاکید است که معتبر باشد و سایر زون ها اهمیت زیادی در ارتباط با معتبر بودن برای شما ندارد.
- برای CAPS تقاضا، نیز این فرآیند به همین شکل باید رخ بدهد، منتهی در این الگو یک ساختار کلی DBR ساخته می شود و زون معتبر یک زون عرضه است که به سمت بالا اینگلف خواهد شد.
الگوی SWAP در پرایس اکشن RTM
SWAP یک مفهوم است، این مفهوم به تریدر یا معامله گر در بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی - cryptocurrency) می گوید در صورت توجه نکردن قیمت به وجود یک زون قدرتمند عرضه/تقاضا در نمودار و شکست آن، نقش آن زون باید بررسی شود. یعنی اگر تا قبل از شکسته شدن، زون که تشخیص داده بودید عرضه بود باید پوزیشن sell می گرفتید اما با شکست این زون، زون عرضه به زون تقاضا تبدیل شده و باید پوزیشن Buy بگیرید.
- شکسته شدن زون ها می تواند بخاطر انتشار یک خبر خیلی خوب یا یک خبر خیلی بد و ورود یا خروج سرمایه داران بزرگ و پول های قدرتمند به سهم صورت بگیرد.
- مفهوم SWAP همان مفهوم FLIP است اما FLIP برای خطوط و SWAP برای زون ها بکار گرفته می شود.
فلسفه SWAP این است که وقتی یک زون قدرتمند عرضه وجود دارد بسیاری از معامله گران در آن ناحیه پوزیشن Sell می گیرند و با رسیدن قیمت به آن ناحیه سفارش فروش را باز خواهند کرد. آن ها انتظار دارند که قیمت با رسیدن به زون عرضه ریزش کند اما قیمت در خلاف نظرشان حرکت می کند و به صعود خود ادامه می دهد. در این لحظه فروشندگان در ضرر می روند و هر چقدر که قیمت بالاتر رفته ضرر فروشندگان نیز بیشتر می شود، آن ها با تمام وجود انتظار این را می کشند که قیمت دوباره به زون شکسته شده برگردد تا آن ها بتوانند معامله خود را سر به سر ببندند یعنی با بازکردن یک سفارش خرید، سفارش فروششان بسته شود.
قبل از مطالعه مقاله الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM می توانید مقاله الگوهای FTR و PAZ در پرایس اکشن RTM را جهت کسب سود بیشتر با این الگوها مطالعه کنید.
در نتیجه زمانی که قیمت دوباره به زون شکسته شده بر می گردد با تعداد زیادی سفارش خرید متضررها مواجه می شود و به سمت بالا پرتاب می شود. بدین ترتیب پدیده SWAP رخ می دهد و زونی که قبلا یک زون قدرتمند عرضه بود، با شکسته شدن تبدیل به یک زون تقاضا می شود و قیمت را به سمت بالا پرتاب می کند.
- نکته مهم در ارتباط با الگو قیمتی SWAP این است که تغییر نقش زون ها همیشه اتفاق نمی افتد.
- SWAP را با SR FLIP اشتباه نگیرید.
- ترید و معاملاتی که بر اساس SWAP انجام می شود، به دلیل شکسته شدن الگو های FL, FTR, CAPS, QM و . است.
- الگوهای قیمت به دو شکل می توانند شکسته شوند و SWAP را به وجود بیاورند.
شناخت الگوهای CAPS و SWAP در پرایس اکشن RTM می توانند به شما سیگنال های بسیار مناسبی را در جهت پیاده سازی استراتژی های معاملاتی در خصوص اهرم های معاملاتی و. بدهد.
لیکویید شدن چیست و چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
لیکویید شدن، کال مارجین شدن یا بسته شدن حساب معاملاتی شاید یکی از تلخترین اتفاقاتی باشد که برای یک معاملهگر رخ میدهد. لیکوئید شدن (Liquidation) در بازارهای مارجین و فیوچرز و حسابهای دارای لوریج اتفاق میافتد. برای پاسخ به سوال «لیکویید شدن چیست» نگاهی به انواع بازارهای معاملاتی میاندازیم و درباره لوریج یا اهرمهای معاملاتی توضیح میدهیم. در انتها نیز به راههای جلوگیری از لیکویید شدن اشاره میکنیم. با میهن بلاکچین همراه باشید.
این مقاله در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۴۰۱ بهروزرسانی شده است.
لیکویید شدن چیست؟
یک معاملهگر زمانی با لیکویید شدن مواجه میشود که سرمایه کافی برای باز نگهداشتن پوزیشن خود نداشته باشد. در این حالت آن پوزیشن از طرف صرافی بسته و معاملهگر اصطلاحا لیکویید (Liquidation) میشود. لیکویید شدن به عواملی مانند سرمایه و میزان لوریج (Leverage) بستگی دارد؛ بنابراین عدد مشخص و یکسانی برای تمام تریدرها و حسابها نمیتوان بیان کرد.
در بازار فیوچرز لیکویید یا بسته شدن حساب معاملاتی به معنی صفر شدن سرمایه تریدر در یک معامله است. زمانی که ضرر یک معامله بهاندازه سرمایه تریدر شود، صرافی پوزیشن را بسته و حساب را تسویه و صفر میکند. برای مثال فرض کنید یک معاملهگر پوزیشنی را با لوریج ۱۰ باز میکند. این تریدر وارد معامله فیوچرز کوین اتر میشود. اگر قیمت ETH خلاف جهت پوزیشن حرکت کند و ۱۰ درصد تغییر کند، ضرر این پوزیشن به ۱۰۰ درصد میرسد و صرافی این پوزیشن را خواهد بست. البته برخی صرافیها قبل از اینکه میزان ضرر به ۱۰۰ درصد برسد، پوزیشن را میبندند؛ این به دلیل سازوکار این نوع معاملات و استراتژیهای صرافی رخ میدهد. سود و زیان معاملات زمانی که ار لوریج استفاده میکنید، بهصورت زیر حساب میشود:
سود یا زیان = (لوریج × درصد تغییر قیمت) × سرمایه اولیه
در معاملات آتی، اکسچنج صرفا نقش یک واسطه را دارد و تنها از معاملهگران کارمزد دریافت میکند. کسانی که در معاملات سود میکنند، سودشان از محل ضرر دیگران پرداخت میشود؛ بنابراین کسی که لیکویید میشود، سرمایهاش برای پرداخت سود فرد یا افراد دیگر استفاده میشود. برای مثال سازوکار لیکویید شدن در صرافی بایننس به این شکل است که از محل سرمایه لیکویید شده سرمایهگذاران، به کاربران لوریج داده میشود. بهعبارت دیگر بایننس سرمایه لیکویید شده تریدرها را وارد یک صندوق میکند و سود سرمایهگذاران دیگر را از محل همان صندوق پرداخت میکند.
تریدرهایی را فرض کنید که پوزیشن لانگ (Long) یا خرید استقراضی باز میکنند و بازار نیز در جهت آنها حرکت میکند؛ بنابراین تریدرهایی که پوزیشن شورت (Short) یا فروش استقراضی باز کردهاند، دچار ضرر میشوند؛ زیرا بازار بر خلاف جهت آنها حرکت کرده است. صرافی از محل ضرر پوزیشنهای شورت، سود پوزیشنهای لانگ را پرداخت میکند.
برای این که بهتر بدانیم لیکویید شدن چیست و لوریج چه نقشی در آن دارد، بهتر است در ابتدا با انواع بازارهای مالی آشنا شویم.
انواع بازار و معاملات در بازارهای مالی
سه بازار اصلی در بازارهای مالی بازار اسپات (Spot)، مارجین (Margin) و آتی یا فیوچرز (Futures) هستند. در معاملات اسپات مالکیت یک دارایی بین دو تریدر جابهجا میشود. برای مثال اگر کسی یک بیت کوین بخرد، مالکیت آن از فروشنده به خریدار منتقل میشود. بازار مارجین، همان بازار اسپات است و معاملات آن در بازار اسپات انجام میشود. تنها تفاوت در اینجاست که تریدر بخشی از سرمایه معامله را از صرافی قرض گرفته یا اصطلاحا از Leverage استفاده کرده است.
بازار فیوچرز نیز بهصورت قراردادی عمل میکند و چیز واقعی منتقل نمیشود. یعنی تریدرها روی تغییرات قیمت در آینده پیشبینی و معامله میکنند. تریدرهای فیوچرز نیز از اهرم استفاده میکنند و این نوع بازار، این امکان را برای تریدرها فراهم میکند که بدون داشتن سرمایه کافی، وارد معامله شوند.
هرچند بازار مارجین و بازار فیوچرز شباهتهای زیادی دارند، اما این دو بازار کاملا متفاوت بوده و دو بازار مجزا هستند. زمانی که در بازار مارجین بیت کوین خریداری میکنید، این مقدار واقعا از یک فروشنده به حساب شما منتقل میشود؛ اما در بازار فیوچرز، این قراردادی است که میان شما و صرافی منعقد شده و در آن لحظه هیچ بیتکوینی منتقل نمیشود.
سرمایه شما در بازار اسپات زمانی از بین میرود که قیمت داراییتان صفر شود؛ اما در معاملات مارجین و فیوچرز بهدلیل اینکه شما علاوه بر سرمایه خودتان، با استفاده از لوریج یا قرض از سرمایه بیشتری در معاملات خود استفاده میکنید، صرافیها به منظور مدیریت ریسک، از ابزار مختلفی مانند لیکوئید شدن استفاده میکنند. در صورتی که میزان زیان از مقدار سرمایه اصلی شما بیشتر شود، صرافی به صورت خودکار پوزیشن شما را خواهد بست و اصل سرمایه را بهعنوان ضرر در نظر میگیرد؛ در نتیجه سرمایه تریدر صفر خواهد شد.
قدم بعدی برای پاسخ بهتر به سوال لیکویید شدن چیست، شناخت لوریج یا اهرمها در قراردادهای آتی است؛ بنابراین در ادامه به توضیح مختصری درباره Leverage میپردازیم.
نقش لوریج در معاملات فیوچرز
لوریج یا اهرم معاملاتی، ابزاری برای چند برابر کردن سرمایه در معاملات آتی است که صرافیهای مختلف، بر اساس میزان نقدینگی و سیاستهای داخلی خود، مقادیر مختلفی از لوریج را ارائه میدهند.
استفاده لوریج برای بسیاری از افراد (با توجه به خصلت طمع در انسان) خوشایند است؛ زیرا با سرمایه کم و در زمان کوتاه، میتوانند به سود بیشتری دست پیدا کنند. البته یک نکته را نباید فراموش کرد؛ هر چقدر میزان سود در استفاده از لوریج افزایش پیدا کند، در صورت اشتباه بودن تحلیل یا تغییر روند ناگهانی بازار، ضرر و زیانی ناشی از آن نیز چند برابر خواهد بود.
اگر فردی بخواهد یک BTC بخرد، باید برابر با ارزش یک بیت کوین در حساب کارگزاری یا صرافی خود سرمایه داشته باشد. اگر این فرد بخشی از آن را داشته باشد، نمیتواند در بازار اسپات یک بیت کوین بخرد؛ زیرا باید تمام قیمت بیت کوین را بپردازد؛ اما با ورود به بازار فیوچرز، میتواند بخشی از قیمت را از سرمایه خود بپردازد و مابقی را از طریق لوریج پرداخت کند. برای مثال قیمت بیت کوین را ۵۰ هزار دلار در نظر بگیریم. معاملهگری تنها ۱۰ هزار دلار دارد. اگر با اهرم ۱:۱۰ (یک به ۱۰) حساب باز کند، میتواند به اندازه ۱۰۰ هزار دلار معامله کند. بدون لوریج او قادر نبود که حتی یک بیت کوین خریداری کند، اما با لوریج میتواند به ارزش ۲ بیت کوین معامله کند.
اکنون که با مفهوم لوریج و کاربرد آن در بازار معاملات فیوچرز آشنا شدیم، به سراغ مفهوم کالمارجین یا لیکوئید شدن میرویم.
چه زمانی لیکویید میشویم؟
قیمتی که باعث لیکویید شدن میشود، به نوع پوزیشن ما بستگی دارد. اگر پوزیشن خرید استقراضی یا لانگ باشد، زمانی که قیمت دارایی مورد معامله از قیمت ورودی کمتر شود، ابتدا وارد محدوده ضرر و سپس به قیمت تسویه نزدیک میشود. فرض کنید با تصور این که قیمت بیت کوین در آینده افزایش مییابد، در قیمت ۵۰ هزار دلار وارد پوزیشن Long این رمزارز شدهاید و لوریج حساب شما نیز ۵ است؛ اگر به هر دلیلی روند قیمتی BTC برگردد و نزولی شود، در صورتی که قیمت این ارز دیجیتال ۲۰ درصد افت کند (یعنی به قیمت ۴۰ هزار دلار برسد) شما لیکویید خواهید شد.
برای پوزیشن فروش استقراضی یا شورت، عکس این قضیه رخ میدهد. اگر شما در قیمت گفته شده و با تصور افت قیمت بیت کوین وارد پوزیشن Short شوید، در صورت افزایش قیمت ۲۰ درصدی و رسیدن به ۶۰ هزار دلار، لیکویید خواهید شد.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که هرچه لوریجی که انتخاب می کنید بالاتر باشد، احتمال Liquidation شما بیشتر میشود و درصد کمتری از تغییر قیمت منجر به لیکوئید شدن حساب شما خواهد شد.
لیکوئید شدن در سیستم وامدهی (Lending) پروژههای دیفای
سیستم وام دهی یا همان لندینگ یکی از روشهای کسب درآمد در پروژههای دیفای است. در پروتکلهای Lending، افراد برای این که از هولد ارزهای دیجیتال خود علاوه بر افزایش قیمت توکنها سود بهدست آورند، آنها را در پروتکلهای وامدهی و وامگیری مانند آوه (Aave)، کامپوند (Compound)، و Maker سپردهگذاری میکنند و با قرض دادن داراییشان، سود بهدست میآورند؛ در طرف دیگر گروهی وجود دارد که نمیخواهند ارز دیجیتال خود را با تصور این که در آینده قیمت آن افزایش مییابد، بفروشند، اما نیاز به نقدینگی دارند. بنابراین از این پلتفرمها وام دریافت میکنند.
افراد برای وام گرفتن، باید مقداری رمز ارز را به عنوان وثیقه در پلتفرمهای Lending قرار دهند و تا سقف مشخصی (معمولا کمتر از وثیقهشان) وام بگیرند. لیکویید شدن در این بازار زمانی رخ میدهد که ارزش وام دریافتی از ارزش وثیقه بیشتر شود. در برخی از پلتفرمها مانند Maker، بعد از لیکویید شدن حساب، داراییهای معاملهگر با تخفیف به مزایده گذاشته میشوند.
در پلتفرم میکر میتوانید تا دو سوم وثیقهتان را بهعنوان وام دریافت کنید. برای مثال اگر ۱۰ اتر در این پلتفرم بهعنوان وثیقه قرار دهید و قیمت هر اتر را ۲۰۰ دلار فرض کنیم، میتوانید به اندازه ۱۳۳۳ توکن DAI وام بگیرید. اگر قیمت اتر به ۱۰۰ دلار کاهش یابد، در این حالت تنها میتوانید ۶۶۶ دای وام بگیرید؛ اگر شما قبل از تغییر قیمت، ۱۰۰۰ دای وام گرفته باشید، میزان وام دریافتی شما از وثیقهتان بیشتر خواهد شد؛ بنابراین Maker حساب شما را لیکویید خواهد شد.
یک حالت دیگر در بازارهای وامدهی وجود دارد. زمانی که یک حساب نزدیک به لیکویید شدن است، نودهای شبکه با فرانت ران کردن تراکنش پس دادن وام یا افزایش وثیقه گیرنده وام یا تراکنش دیگر نقدسازها (Liquidators)، آن را لیکویید کرده و وثیقه وام را با تخفیف از پلتفرم خریداری کنند.
روش های جلوگیری از لیکویید شدن چیست؟
برای جلوگیری از Liquidation حساب، باید به نکاتی درباره مدیریت حساب و مدیریت سرمایه توجه کنیم. برخی از این نکات نیازمند تمرین و تکرار هستند و برخی دیگر، قبل از شروع هر معامله یا باز کردن پوزیشن مورد توجه قرار گیرد. در ادامه چند مورد از نکات مهم برای جلوگیری از کال مارجین شدن حساب معاملاتی را معرفی خواهیم کرد.
حسابهایی با لوریج کم باز کنید
هرچه میزان Leverage یا اهرم حساب معاملاتی شما بیشتر باشد، احتمال از دست دادن سرمایه یا لیکوئید شدن حساب شما بیشتر میشود. بهفرض مثال اگر یک حساب با لوریج ۵ باز کنید، در صورت نوسان قیمت بهمیزان ۲۰ درصد، حساب شما لیکویید خواهد شد. حال اگر همان حساب را با لوریج ۱۰ باز کنید، تنها با ۱۰ درصد تغییر قیمت، حساب شما بسته و لیکویید خواهد شد. با توجه به پرنوسان بودن بازار ارزهای دیجیتال، انتخاب یک حساب معاملاتی با لوریج کم منطقیتر بهنظر میآید.
استراتژی معاملاتی داشته باشید
یکی از نکات بسیار مهم، سنجیده و با برنامه عمل کردن است؛ استراتژی معاملاتی به ترید شما نظم و برنامه میدهد و باعث میشود شما در مسیر مشخص و معینی حرکت کنید. داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی به شما دید بهتری برای رصد بازار میدهد و باعث میشود نقاط بهینه ورود و خروج را بهتر شناسایی کنند.
علاوه بر این، معاملاتی که با استراتژی مشخص انجام شدهاند، بهراحتی قابل تجزیهوتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته، ایرادات معاملهگری شما را مشخص میکند و میتوانید با رفع آنها، سرمایه خود را دربرابر ریسکهای احتمالی حفظ کنید.
با سرمایه کم شروع کنید
در ابتدا اندکی از سرمایه خود را وارد معاملات کنید که با سازوکار این نوع از معاملات آشنا شوید، تا در صورت اشتباه بودن محاسبات و تحلیلها، متحمل ضرر و زیان شدید نشوید؛ همچنین برای این که سرمایهتان از خطر لیکویید شدن در امان باشد، بهتر است قبل از هر معامله، مقدار سرمایهای را که قصد دارید وارد آن پوزیشن کنید را مشخص کنید. همچنین با استفاده از لوریج و چند برابر شدن سرمایه قابل معامله، نیازی نیست تمام سرمایهتان را استفاده کنید؛ زیرا این کار ریسک بسیاری به همراه دارد.
حد سود و حد ضرر مشخص کنید
بهترین راه برای جلوگیری از لیکویید شدن، استفاده از ابزارهایی مانند حد ضرر (Stop loss) و حد سود (Take Profit) است. تعیین Take Profit و Stop Loss به مدیریت ریسک افراد بستگی دارد. حالتی که در بین اکثر تریدرها مرسوم است، تعیین نسبت ریسک به ریوارد یک به دو است؛ یعنی معاملهگر حاضر است بهازای دو واحد سود، یک واحد ضرر کند. نکتهای که باید به آن دقت کرد تغییر ندادن مقدار حد سود و حد ضرر، بعد از تعیین آن است. در لینک زیر، میتوانید با نکات مهم درباره نحوه مدیریت ریسک آشنا شوید.
بازار معاملاتی، جایی برای جبران نیست!
باید قبول کرد که ضرر بخشی از معامله است و نمیتوان در تمام پوزیشنها و تریدها با سود خارج شد. برخی از معاملهگران پس از اینکه در یکی از تریدهای خود با زیان مواجه میشوند، بهسرعت وارد پوزیشن بعدی میشوند و با افزایش سرمایه یا تغییر حد سود و ضرر، میخواهند ضرر وارد شده را جبران کنند؛ اما در بیشتر مواقع این کار به کاهش یافتن سرمایه و در نهایت، لیکوئید شدن منجر میشود. بهتر است در این مواقع، از ترید کردن خودداری کنید و معاملات خود را برای پیدا کردن مشکل بررسی کنید.
سراغ رمزارزهای ناشناس نروید
بازار ارزهای دیجیتال نوسان بیشتری نسبت به بازارهای مالی دیگر دارد. در این میان برخی از پروژهها و رمزارزها ارزش واقعی ندارند و صرفا بهصورت مقطعی ظهور و افول میکنند. ممکن است برخی از آنها در یک بازه کم سود نجومی دهند، اما بهیکباره روندشان تغییر میکند. نوسان این دسته از رمزارزها که بعضا میمکوینها هم شامل آنها میشوند، نسبت به ارزهای دیجیتال دیگر بیشتر است؛ بنابراین میتوانند باعث لیکویید شدن حساب تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟ معاملاتی شوند.
پرسش و پاسخ (FAQ)
لیکویید شدن یک معنای واحد در تمام بازارهای مالی دارد. زمانی که نسبت ضرر حساب معاملاتی شما به مارجین سرمایهتان بیشتر باشد، صرافی حساب شما را میبندد و به اصطلاح شما لیکویید میشوید. لیکویید شدن در بازار ارزهای دیجیتال بهدلیل نوسان بیشتر این بازار نسبت به بازارهای مالی دیگر، ممکن است بیشتر رخ دهد.
- لیکویید شدن در بایننس چگونه اتفاق میافتد؟
هر صرافی سازوکار مشخصی برای لیکویید کردن حسابهای معاملاتی دارد. مکانیسم لیکویید شدن در صرافی بایننس به این صورت است که لوریج کاربران از محل لیکویید شدن سرمایهگذاران متضرر تامین میشود؛ بنابراین حساب لیکویید شده یک کاربر، به داخل یک صندوق انتقال مییابد.
- چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
برای جلوگیری از لیکویید شدن، باید استراتژی معاملاتی داشت. علاوهبر این، نکاتی مانند تعیین حد سود و حد ضرر و انتخاب لوریج کم نیز میتواند کمککننده باشد.
حسابهایی که از لوریج استفاده کنند و در بازارهای مارجین و فیوچرز معامله میکنند، با خطر لیکویید شدن روبهرو هستند.
جمعبندی
لیکوئید شدن حساب معاملاتی شاید یکی از تلخترین اتفاقاتی باشد که برای یک معاملهگر رخ میدهد. Liquidation در بازارهای مارجین و فیوچرز و حسابهای دارای لوریج اتفاق میافتد. در این مقاله درباره لیکوییدن شدن چیست، انواع بازارهای مالی، لوریج و راههای جلوگیری از لیکویید شدن صحبت کردیم. شما برای جلوگیری از لیکویید شدن از چه روشی استفاده میکنید؟
اسلیپیج در فارکس چه نقشی در معاملات دارد؟
اسلیپیج در بسیاری از بازارها وجود دارد اما تعریف و کاربرد یکسان ندارد. (slippage) در لغت به معنای لغزش است و از جمله مواردی است که هر تریدری باید آن را بشناسد، افراد زیادی به علت عدم شناخت لغزش، آن را نشانه ای از رفتار غیر حرفه ای بروکرها می دانند اما واقعیت چیست؟
slippage چیست؟
اسلیپیج در فارکس ( slippage in forex) به تفاوت قیمت دستور داده شده به بروکر و قیمت اجرای دستور گفته می شود. لغزش تغییر قیمت درخواستی و پیشنهادی بروکر (اسک و بید) می باشد.
تعریف دوم از اسلیپیج در فارکس
در بازار دوره های زمانی با اهمیتی وجود دارد که قیمت ها دچار بیشترین نوسانات هستند و زمانی که تریدر قصد باز کردن یا بستن معامله به روش مارکت اردر را در این زمان ها داشته باشد در معرض تغییر قیمت سفارش داده شده با قیمت پر شده، است.
بنابراین هرگونه تغییر در قیمت سفارش داده شده و قیمت ثبت شده به عنوان لغزش در فارکس شناخته می شود.
درک مفهوم اسلیپیج در فارکس
اسلیپیج را نمی توان یک اتفاق خوب یا بد در معاملات دانست. همان طور که در تعریف لغزش گفته شده هرگونه تفاوت بین قیمت مورد نظر و قیمت اجرایی اسلیپیج نام دارد.
بر اساس این تعریف slippage با هر دو تغییر مثبت و منفی در نقطه شروع معامله روبرو است. هنگامی که سفارش اجرا می شود، یعنی تریدر در یک قیمت مشخص دستور اجرا می دهد، اوراق بهادار (ارز، سهام و …) با مطلوب ترین قیمت ارائه شده توسط کارگزار خریداری یا فروش می رود. این قیمت های می تواند با نرخی که توسط تریدر انتخاب شده است تفاوت داشته باشد. یعنی مساوی، بیشتر یا کمتر از قیمت سفارش داده شده توسط تریدر باشد.
اسلیپیچ چگونه طبقه بندی می شود؟
انواع لغزش در یک اردر یا سفارش به سه دسته تقسیم می شود:
- لغزش مثبت یا اسلیپیچ مثبت [positive slippage]
- لغزش منفی یا اسلیپیچ منفی [negative slippage]
- بدون لغزش یا اسلیپیچ صفر [no slippage]
اثر اسلیپیج یا لغزش منفی
هر زمان سفارش یا اردر در قیمتی بدتر از آنچه که درخواست کرده ایم باز یا بسته شود اسلیپیج منفی رخ داده است، به عبارت دیگر ثبت سفارش در قیمتی که به زیان ما باشد را لغزش منفی در نظر می گیریم.
مثال یک : اگر درخواست خرید را به صورت لحظه ای در جفت ارز یورو دلار با نرخ 1.2500 قرار دهیم ولی سفارش در 1.2510 باز شود سفارش ما با لغزش منفی رو برو شده است.
مثال دو : اگر اردر سل را در جفت یورو دلار با نرخ 1.2500 قرار دهیم و سفارش برای ما در قیمتی بدتر مثل 1.2490 باز شود پوزیشن دچار لغزش منفی شده است.
مثال سه : اگر یک پوزیشن باز را با 50 پیپ سود به صورت لحظه ای ببندیم و با 2 پیپ کمتر یعنی 48 پیپ سود بسته شود لغزش منفی در معامله رخ داده است.
اثر اسلیپیج یا لغزش مثبت
هر زمان اردر در نرخی بهتر از آنچه که سفارش داده ایم باز یا بسته شود اسلیپیج مثبت رخ داده است، به عبارت دیگر ثبت سفارش در قیمتی که به سود ما می انجامد را لغزش مثبت می گوییم.
مثال یک : اگر اردر خرید در جفت ارز یورو دلار با نرخ 1.2500 را درخواست دهیم و معامله با قیمت 1.2498 باز شود لغزش مثبت رخ داده است.
مثال دو : اگر در قیمت 1.2500 اردر فروش را درخواست دهیم و پوزیشن برای ما با قیمت 1.2510 باز شود، لغزش مثبت رخ داده است.
اسلیپیج خنثی یا صفر
اگر در فرآیند باز کردن یا بستن یک معامله به روش مارکت اردر تغییری قیمتی پیش نیامد یعنی slippage صفر تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟ یا خنثی است.
عوامل زیادی می تواند به روی قیمت ها تاثیر بگذارد و باعث تغییرات سریع در نرخ های بازار شود، بنابراین قیمت ها می تواند به سرعت تغییر کند و باعث ایجاد لغزش و اختلاف بین معامله سفارش داده شده و قیمت اجرایی شود. در حالی که یک سفارش لیمیت از لغزش منفی جلوگیری می کند.
اسلیپیچ چگونه نقطه ورود به معامله را تغییر می دهد؟
فرض کنید در جفت ارز پر معامله EUR/USD قرار داریم و قیمت درخواستی و پیشنهادی به ترتیب برای این جفت ارز اصلی برابر با 1.2536 و 1.2534 است.
بید = 1.2534
اسک = 1.2536
با استفاده از مارکت اردر دستور خرید (BUY) قرار می دهیم با این خیال که اسپرد 2 پیپ است، اما لغزش نرخ پیشنهادی و درخواستی را تغییر می دهد و با نرخ درخواستی (اسک) جدید روبرو هستیم در این حالت معمولا پیامی در صفحه معاملاتی باز می شود که از تریدر سوال می کند که آیا مایل به پذیرش قیمت جدید است یا خیر؟
اسک و بید جدید برای معامله به ترتیب (اسک = 1.2559) و بید مساوی 1.2537 است. ما در این معامله تصور ورود در قیمت درخواستی 1.2536 را داشتیم که با رخ دادن اسلیپیچ حال قیمت 1.2359 را مجبور به پذیرش هستیم..
علت وجود لغزش در بازار فارکس چیست؟
تغییر ناگهانی در نتیجه قیمت درخواستی و پیشنهادی (اسک و بید) slippage نام دارد که در نتیجه نقطه ورود تاثیر می گذارد. زمانی که مارکت اردر قرار می دهیم امکان رخ دادن لغزش و تغییر قیمت به نفع یا ضرر معامله ما است.
اسلیپیج بیشتر در بازار فارکس رخ می دهد زیرا به دلیل رویدادهای خبری و حجم بالای مبادلات ایجاد نوسانات شدید در آن وجود دارد. همچنین در سشن هایی که حجم مبادلات برخی از جفت ارزها کم است امکان بروز اسلیپیج است. در نتیجه نوسانات بالا و نوسانت کم هر دو از عواملی هستند که باعث بروز تغییرات ناگهانی قیمت می شوند و به دنبال آن انجام معامله را تحت تاثیر قرار می دهد.
برخی از بروکرها به جای پر کردن سفارش با قیمت متفاوت یعنی با لغزش پیامی را به معامله گر می فرستند که حاوی سفارش جدید است و تریدر می تواند آن را قبول یا رد کند. ریکوت (Requotes) در بازار فارکس اصطلاحی است که برای این درخواست به کار می رود.
چگونه از خود در برابر اسلیپیچ محافظت کنیم؟
طبیعی است که برای هیچ معامله گری خوشایند نیست که پوزیشن در قیمتی متفاوت باز شود، بنابراین برای جلوگیری از بروز لغزش در معاملات چه باید کرد؟ با قرار دادن سفارشات در انتظار (پندینگ اوردر)، تریدرها می تواند از لغزش های ناگهانی که در نتیجه استفاده از مارکت اردر است، جلوگیری کنند.
به عبارت دیگر سفارش به روش مارکت اوردر است که امکان لغزش در معاملات را محیا می کند. معامله گر یا تریدر با انجام دادن سه کار در معرض لغزش در معامله قرار می گیرد:
- باز کردن معامله به روش مارکت اردر
- بستن معامله در سود یا زیان به روش مارکت اردر
در نتیجه اگر تریدر می خواهد از خود در برابر تغییر قیمت یا لغزش محافظت کند باید انجام معاملات به روش مارکت اردر را کمتر کند و به دنبال آن تمرکز خود را بروی انجام سفارش به روش پندینگ اردر قرار دهد.
روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری
همانطور که می بینید امروزه وارد شدن به بازار بورس و سرمایه گذاری به یکی از روش های پرطرفدار برای کسب سود تبدیل شده است. برای ورود به بازار سرمایه گذاری نیز شما باید با اصول و همچنین تکنیک های سرمایه گذاری آشنا باشید تا بتوانید سود را به حداکثر و ضرر را به حداقل برسانید. یکی از مهم ترین و اساسی ترین نکاتی که هر سرمایه گذار و یا سهام دار باید به آن توجه کند آشنایی نسبتا خوب با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. در این مفهوم شما می آموزید که چطور رفتار سایر سرمایه گذاران را تحلیل کنید و متناسب با آن واکنش نشان دهید. همچنین یاد خواهید گرفت که بهترین واکنش فردی برای شما در هر لحظه از بازار چه چیزی می باشد. یادگیری روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به قدری اهمیت دارد که می تواند تا درصد بالایی ضامن موفقیت و یا شکست شما در بازار سرمایه گذاری باشد.
روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به چه معنا است؟
همان طور که بازار های مالی از جمله بازار بورس تهران می توانند باعث چند برابر کردن سرمایه و افزایش سود شوند، به همان میزان هم می توانند باعث از بین رفتن سرمایه و ضرر در مدت زمان کوتاهی شوند. به همین دلیل روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و شناخت رفتار سرمایه گذاران از عوامل اصلی موفقیت در این بازار به حساب می آید. اینکه شما بتوانید در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال تشخیص بدهید که چه زمانی برای ورود به بازار سرمایه گذاری مناسب است و بهترین سهم چیست و تشخیص اینکه چه زمانی پول ها از بازار های دیگر وارد بازار بورس می شوند، همه به شناخت شما از روانشناسی بازار بستگی دارد.
۴ عامل تاثیر گذار بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری
شاخص بورس
به طور کلی شاخص بورس نشان دهنده وضعیت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص می باشد. در مقاطع زمانی که شاخص بورس به شدت منفی و به اصطلاح ریزشی است به چند دلیل باید تا حد امکان از معامله خودداری کنید:
زمانی که شاخص به شدت ریزشی و منفی است این هشدار را به ذهن سرمایه گذاران صادر می کند که سرمایه شما تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟ در حال از بین رفتن است و بیشتر از این هم جای افت قیمت ها وجود دارد پس معامله گران، مخصوصا افراد کم تجربه از یک جایی به بعد دست به معاملات هیجانی و فروختن سهام خود با ضرر های زیاد می زنند که این خود به بیشتر منفی شدن کلیت بازار منجر می شود. پس عقل سلیم حکم می کند که در چنین بازاری اقدام به معامله و خرید سهام نکنیم. اما در زمانی که شاخص کل مثبت و رو به بالا است درست بر عکس مطالب بالا اتفاق می افتد یعنی اکثر سهام داران بازار نه تنها سهام قبلی خود را نگه می دارند بلکه نقدینگی جدید جهت خرید نیز اضافه می کنند که این خود سبب مثبت شدن و افزایش قیمت ها در آن مدت زمان می شود.
خوش بینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار
عامل دیگری که بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری موثر است. خوش بینی و بد بینی بیش از اندازه نسبت به بازار بورس می باشد تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟ که می تواند بیشتر سهام داران را دچار اشتباه رفتاری و ذهنی کند.
تجربه نشان داده است زمانی که اکثریت افراد جامعه و فعالین بازار در مورد بازار بورس اظهار خوش بینی می کنند و از روند صعودی آن بسیار خوشحال هستند و طمع جای تجزیه و تحلیل را می گیرد، اکثریت معامله گران خرد بازار و برخی از افراد بی تجربه خارج از بازار که به خاطر همین اخبار می خواهند وارد بازار شوند ، شروع به خرید های هیجانی و بی دلیل در قیمت های بالا می کنند، که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای خرید وجود ندارد. در این زمان سهام داران با تجربه به جای خرید، شروع به فروش و ذخیره سود ناشی از خرید های قبلی خود می کنند. این خوش بینی افراطی به وسیله برخی از همین حقوقی ها به معامله گران خرد و افراد جامعه تزریق می شود تا بتوانند سهام خود را در قیمت های بهتر بفروشند. این حالت معمولا در آخر یک روند پر قدرت صعودی شکل می گیرد، جایی که قیمت اکثریت سهام در حباب مثبت بالا قرار دارد و از لحاظ قیمتی دیگر در این قیمت ها ارزنده نمی باشند.
اما بر عکس وقتی که اکثریت سهام داران و افراد جامعه از روند بازار بورس اظهار نا امیدی و یاس می کنند و نسبت به روند آینده آن بد بین هستند، اکثریت معامله گران خرد و افراد بی تجربه شروع به فروش های هیجانی می کنند که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای فروش وجود ندارد و در این زمان افراد با تجربه شروع به خرید های عمده به صورت نامحسوس می کنند. باز هم این بد بینی بیش از اندازه توسط همین حقوقی ها به بازار القا می گردد. این حالت در آخر یک روند پر قدرت نزولی و ریزشی اتفاق می افتد جایی که شاخص کل و اکثریت سهام بعد از یک ریزش قیمتی زیاد در حال متعادل شدن باشند و قیمت آن ها بسیار ارزنده است.
داشتن راهبرد مشخص
سومین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، داشتن راهبرد مشخص است. در گذشته افرادی که به جایگاه بالایی رسیده اند افرادی بوده اند که برای رسیدن به اهداف خود برنامه و راهبرد منظم داشته اند. ذهن و فکر انسان زمانی که دچار سردرگمی می شود بیشتر بر اساس هیجانات و احساسات رفتار می کند اما زمانی که از قبل برنامه ریزی مشخصی داشته باشد و مسیر راه برایش مشخص شده باشد، منطقی عمل کرده و نتیجه عملکرد آن همان چیزی خواهد شد که انسان انتظار دارد. بازارهای سرمایه گذاری نیز از این قائده مستثنی نیستند و اتفاقا اهمیت این موضوع در این بازارها خیلی بیشتر است. معامله گری که قبل از خرید یک سهم و درگیر کردن سرمایه خود آن را مورد تحلیل و بررسی همه جانبه قرار می دهد و مسیر را تا رسیدن به اهداف قیمتی، برای خود ترسیم می کند هیچ گاه اسیر هیجانات و استرس نمی شود (رعایت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه مناسب) و در هر شرایطی از بازار، برای خود استراتژی دارد که بر اساس آن عمل می کند.
ترس و طمع
چهارمین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع است. عاملی که ذهن و فکر انسان در بیشتر مواقع به طور نا خود آگاه مغلوب آن بوده است. شاید این دو کلمه خیلی به گوش شما خورده باشد اما مفهوم و نحوه مقابله با آن به صورت مبهم در ذهن شما باقی مانده است.
در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع وقتی ایجاد می شود که شما سهمی را در یک قیمت مشخص خریده باشید و قیمت آن بعد خرید شما دچار افت قیمتی بیشتر شود. در این زمان مغز سهام دار به صورت ذاتی این فرمان را می دهد که سرمایه شما در حال نابودی است و همین امر باعث به وجود آمدن استرس برای شما می شود .بعضی از معامله گران بی تجربه هم با حساب کردن لحظه ای ضرر و زیان خود به این فکر منفی دامن می زنند.
معامله گر خوب و معامله گر بد چه ویژگی هایی دارند؟
تفاوت افراد در انجام معاملات به وجود تفاوت در روانشناسی معاملات در آن ها بستگی دارد؛ مثلاٌ دو فرد را در نظر بگیرید که بسیار به هم شبیه هستند (برای مثال دوقلو هستند ) ولی بین آن ها تفاوت های شناختی وجود دارد و شیوه تفکر آن ها متفاوت است؛ یکی از این دو، ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد این فرد مسلماٌ نمی تواند معاملات پرسودی را برای خودش رقم بزند و فرد دیگر تعهد محکم به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه در معاملاتش موفق ترعمل خواهد کرد.
معامله گر خوب فردی است که به روش های آزموده شده و از قبل استفاده شده احترام بگذارد و به آن ها پایبند باشد و ضمناٌ به طور مرتب مطالعه کرده و با روشهای نوین وتازه آشنا شود.
معامله گر بد فردی احساساتی است که به احساساتش اجازه می دهد برایش تصمیم بگیرند و خودش با تکیه بر تجربیات نمی تواند تصمیما ت درست را در یابد؛ معمولاٌ اتخاذ روش احساساتی منجر به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات شده و نهایتاٌ به شکست می انجامد.
آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، بدون تردید مهم ترین و اصلی ترین عاملی است که فرد بدون آن اطلاعات نمی تواند معامله گر موفقی باشد.
چند نکته درباره روانشناسی بازار سرمایه
همانطور که گفته شد، افراد برای اینکه بتوانند به سود خوبی در بازار سرمایه گذاری دست پیدا کنند باید نسبت به رفتارهای سایر سرمایه گذاران توجه ویژه ای کرده و آن ها را تحلیل کنند. معمولا سرمایه گذاران موفق چند ویژگی اساسی دارند که شما در صورت آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می توانید به راحتی آن ها را شناسایی کنید. در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم.
وضعیت عاطفی با ثبات
ثبات عاطفی به معنای کنترل خود تحت شرایط دشوار است. سرمایه گذاران موفق باید تحت شرایط فشار بتوانند آرامش خود را حفظ کنند. معامله گرانی که توانایی کنترل احساسات خود را دارند، سطح نگرانی شان پایین تر است، آرام می مانند، راحت هستند و به ندرت دچار شک و تردید می شوند. آن ها معمولا به افراد و شرایط اعتماد می کنند، مسئولیت معاملات خود را به عهده می گیرند و ضرر ها را به گردن گردانندگان بازار نمی اندازند.
سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که می توانند از قوانین پیروی کنند. آن ها افرادی هستند که هنگام رانندگی سرعت مجاز را رعایت می کنند، به بهترین ها فکر می کنند و به کار خود می بالند. همچنین دوست دارند کاری را از ابتدا تا پایان انجام دهند و از انجام و تکمیل آن ها لذت می برند. شخصی که به سادگی با محرک های بیرونی تحریک می شود، از نظم کافی بهره ای نبرده و هرگز نمی تواند معامله گر موفقی شود.
معامله گران موفق به طور معمول باهوش هستند. نیازی نیست که آی کیوی انیشتین را داشته باشند، اما از حد متوسط باهوش تر هستند. توانایی آن ها در حل مساله بالا است و با اعداد و ارقام خوب کار می کنند. آن ها می فهمند و می دانند که معامله با احتمالات همراه است و هر معامله لزوما همان طور که پیش بینی می شود پیش نخواهد رفت.
برای آشنایی با روانشناسی معاملات این کتاب ها را بخوانید
یکی از بهترین ابزارهایی که به شما در آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری کمک می کند کتاب های موجود در این زمینه هستند که در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم:
معامله گر منضبط
یکی از بهترین کتاب ها برای افزایش دانش درباره روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. این کتاب را مارک داگلاس تالیف کرده است و ترجمه آن در بازار موجود می باشد.
جادوگران بازار نوین
در این کتاب شما حاصل گفتگو با افراد برجسته در حوزه سرمایه گذاری را خواهید خواند. این کتاب بیان می کند که لازمه موفق شدن در بازار مهارت انضباط است. این مهارت به تنهایی بدست نمی آید و مستلزم شناخت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. نویسنده این کتاب جک شوآگر است.
۲۳ اصل موفقیت وارن بافت
در این کتاب شما با اصول سرمایه گذاری وارن بافت سرمایه گذار نابغه و موفق آشنا خواهید شد و خواهید خواند که وارن بافت چطور از روانشناسی بازار برای کسب سود بیشتر استفاده کرده است.
چرا می برید؟چرا می بازید؟
در این کتاب فرد کلی نویسنده در ۸ فصل به تحلیل روانشناختی معاملات در بورس سهام می پردازد. او به مخاطبان خود پیشنهاد می کند که برخلاف جریان حاکم حرکت کند و موفق شود.
تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی
مارک داگلاس در این کتاب روش هایی را برای غلبه بر بسیاری از چالش های معامله گری بیان می کند. راهکارهایی مانند غلبه بر تمایلات شخصی، ترس، حرص و طمع و شکست. ویژگی هایی که اغلب سبب می شود تا سرمایه گذاران با وجود اینکه بیشتر می دانند غیر منطقی و هیجانی عمل کنند. در این شرایط روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می تواند به افراد کمک کند تا کم خطرترین معامله را تجربه کنند.